به گزارش تابناک قم، وحدت حوزه و دانشگاه با نام مبارک شهید آیت الله دکتر محمد مفتح گره خورده است، شاگردی از شاگردان و یاری از یاران حضرت روح الله که هم در حوزه و هم در دانشگاه تحصیل کرد و حتی از سالها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، به درستی به این نکته پی برد که وحدت حوزه و دانشگاه، باید یک سیاست و هدف همیشگی باشد؛ سیاستی که خود او نیز تا روز شهادتش، آن را پیگیری کرد و به عنوان یک حوزوی در دانشگاه و یک دانشگاهی در حوزه، منشأ آثار و برکات فراوان بود.
شهادت مفتح در سال 1358، خاطرات مردم را از نماز باشکوه عید سال 1357 آن استاد شهید در تپههای قیطریه تهران زنده کرد، نماز باشکوهی که به دستگیری او در شهریور همان سال انجامید اما، رژیم پهلوی چند روز بعد، غزل خداحافظی سر داد و انقلاب اسلامی ایران متولد شد.
نهال انقلاب از همان روزهای نخست و تحت مراقبتهای هوشیارانه و پدرانه معمار خود، خمینی کبیر، آرام آرام بارور شد و در همین راستا بود که خامنه ایها، مطهریها، بهشتیها و مفتحها به عنوان شاگردان برجسته حضرت امام خمینی، سر برآوردند و یاریگر نهضت مردمی انقلاب بودند.
در این بین، محمد مفتح که همواره به تقویت پیوند دانشجویان و روحانیون میاندیشید و آن را، عاملی مهم برای بقای انقلاب میدانست، در هر دو جبهه حوزه و دانشگاه، به روشنگری میپرداخت و تشنهکامان را سیراب میکرد؛ اما دشمنان که شاهرگهای حیاتی انقلاب اسلامی را به خوبی شناسایی کرده بودند، او را هدف قرار دادند و البته از این نکته غافل شدند که خود خون شهید هم، روشنگری میکند و نور میپاشد.
حضرت روح الله البته سردمدار این روشنگری بود؛ ایشان در پیام خود به مناسبت شهادت آن استاد برجسته، فرمودند:
«امید بود از دانش استاد محترم و از زبان و قلم او بهرهها برای اسلام و پیشرفت نهضت برداشته شود و امید است از شهادت امثال ایشان بهرهها برداریم ... . »
پیام امام به صراحت نشان داد که ایشان از شهادت یاران خود و امثال مفتح، باکی ندارد و حتی آن را، واجد بهرههای مختلفی میداند، بهرههایی که یکی از آنها نامگذاری روز شهادت استاد به نام «روز وحدت حوزه و دانشگاه» و یادآور شعار ماندگار «روحانی، دانشجو، پیوندتان مبارک» است، وحدتی که همواره به آن نیاز داریم و حتی نیاز امروز ما به آن، اگر بیشتر از گذشته نباشد؛ قطعا کمتر نیست.
نباید فراموش کرد که این دو جبهه به عنوان دو بال معنوی و علمی کشور مطرح بوده، هستند و خواهند بود که اگر بتوانند نقش تمام و کمال خود را ایفا کنند، قطعا کشور را به سوی پیشرفت و توسعه همه جانبه رهنمون میسازند.
اکنون و در ایام سالروز شهادت آن منادی وحدت حوزه و دانشگاه، برگزیده ای از آراء و اندیشههای رهبر انقلاب را در موضوع وحدت حوزه و دانشگاه بازخوانی میکنیم تا شاید از این رهگذر، نگاه جدّیتری به این موضوع حیاتی در مدیریت حوزه و بهویژه حوزه علمیه قم و مدیریت دانشگاه بهویژه در شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری انداخته شود.
در این راستا باید از واژه استراتژیک و بسیار مهم «وحدت» آغاز کرد؛ واژهای که در پیامها و بیانات راهگشا و ارزشمند حضرت آقا، یک کلید بسیار مهم برای موفقیت است و البته رمز پیروزی محسوب میشود. ایشان همچنین از وحدت به عنوان یک ارزش اجتماعی و البته یک ضرورت و نیاز اجتماعی یاد میکنند و حتی، بقای توحید را در وحدت میدانند.
در حقیقت وحدت در بیان، قلم و کردار و رفتار حضرت آقا به اندازهای مهم است که میتوان گفت اگر این واژه، مهمترین کلیدواژه انقلاب اسلامی نباشد، قطعا به عنوان یکی از برجستهترین کلیدواژهها در پیروزی و بقای انقلاب مطرح بوده، هست و خواهد بود.
اکنون ببینیم منظور از وحدت حوزه و دانشگاه چیست؟ پاسخ این پرسش نیز در سیره علمی و عملی حضرت آقا قابل دسترسی است؛ ایشان درباره این وحدت میفرمایند:
«مقصود از وحدت حوزه و دانشگاه این نیست که این دو را در عالم واقعیت به یک چیز تبدیل کنیم ... وحدت این دو یعنی این دو کانون علمی از لحاظ سیستم و محتوا به هم نزدیک شوند ... وحدت حوزه و دانشگاه یعنی اینکه در نظام اسلامی، علم و دین باید پا به پا حرکت کنند ... وحدت حوزه و دانشگاه یعنی وحدت در هدف، هدف این است که همه به سمت ایجاد یک جامعه اسلامی پیشرفته مستقل، جامعه امام، جامعه پیشاهنگ و جامعه الگو حرکت کنند.»
رهبر انقلاب همچنین ضمن توجه دادن به ضرورت پیگیری روشهای متنوع در تحقق وحدت حوزه و دانشگاه، درباره راهکارهای تحقق این وحدت، مواردی را بر میشمرند که از جمله آنها میتوان به این نکات اشاره کرد:
1. فراهم شدن امکان تبادل امتیازات حوزه و دانشگاه
ایشان در تشریح این نکته، به برخی امتیازات حوزه مانند «سخت کوشی در آموختن» یا «هماهنگی و اختلاط سازنده با مردم جامعه» و برخی امتیازات دانشگاه مانند «آینده نگری همراه با طرح و برنامه» اشاره میفرمایند و شناخت محیط طلبگی برای دانشجویان و شناخت محیط دانشجویی برای روحانیون را توصیه میکنند.
2. حضور روحانیون در دانشگاهها
حضرت آقا در این باره میفرمایند:
«از راههای جذب، حضور آقایان روحانیون در دانشگاهها و برگزاری جلسات همفکری مشترک با دانشجویان، برای کارهای گوناگون است ... حضور روحانیون در دانشگاهها، ضرورت ثمربخشی دانشگاههاست و البته به معنی دخالت روحانیت در دانشگاهها نیست ... مکرر گفتهایم که باید حوزه علمیه در کار اسلامی کردن دانشگاهها کمک کند و سهمی به دوش بگیرد؛ چراکه دانشگاه باید یک محیط دینی باشد.»
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که وحدت حوزه و دانشگاه در کلام و قلم رهبر انقلاب، یک ضرورت مسلم و خدشه ناپذیر است، وحدتی که میتوان اذعان کرد اکنون و بعد از گذشت 38 سال از انقلاب اسلامی، نضج گرفته و تا حدودی محقق شده است، اما همچنان باید در یک برنامهریزی مستمر و همیشگی، از سوی مسئولان، اعضا و علاقهمندان هر دو نهاد حوزوی و دانشگاهی پیگیری شود تا این وحدت روز به روز و سال به سال، مستحکم تر از گذشته، درخت تنومند انقلاب را از خطرات و آسیبهای احتمالی مصون دارد.
البته در این میان از فعالیتهای برخی از فرهیختگان در اوایل انقلاب و در تاسیس نهادها و موسسات مختلف علمی پژوهشی مانند دانشگاه امام صادق علیه السلام هم نمیتوان گذشت که تلاش کردند تا از زاویهای دیگر، گامی برای وحدت بهتر حوزه و دانشگاه بردارند، گامهایی که در جای خود نیاز بررسی دارد.
همچنین نباید فراموش کرد که در سیره مقام معظم رهبری هدف مشترک حوزه و دانشگاه باید «تکمیل زندگی مردم» باشد؛ به بیان دیگر، امروزه حوزه و دانشگاه باید از این نظر برای تقویت وحدت بین خود بکوشند تا همگان بتوانند با تمسک به آن، شرایط را برای آرامش و آسایش بیش از پیش مردم و جامعه فراهم کنند.