کاندیداهای محترم؛ به خاطر ایران، آموزش و پرورش را ویژه ببینید
توسعه یافتگی یک اتفاق نیست، مسیری پیمودنی است. اگر "ایرانِ پیشرفته" برای همه ما مهم باشد که قطعاً هست، باید روی سرمایه و ثروت واقعی کشور یعنی فرزندان خردسال، نوجوان و جوان سرمایه گذاری کنیم.
تاریخ انتشار: ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۲:۲۸ 09 May 2017
به گزارش تابناک یزد، ما هیچ راهی نداریم جز سرمایه گذاری روی زیرساختِ انسانیِ توسعه و غنی سازیِ اورانیومِ مغزی کودکان و نوجوانان ایران. توسعه
یافتگی یک اتفاق نیست، مسیری پیمودنی است. اگر "ایرانِ پیشرفته" برای همه
ما مهم باشد که قطعاً هست، باید روی سرمایه و ثروت واقعی کشور یعنی فرزندان
خردسال، نوجوان و جوان سرمایه گذاری کنیم. وضع کیفی آموزش و پرورش کشور اصلاً قابل قبول نیست و تمام دولت ها، ناخواسته در پدیداری چنین وضعیتی نقش داشته اند. "آموزش و پرورش" نه یک وزارتخانه بلکه موضوع و مساله ای ملّی است. خوشبختانه
مدیران و فعالان فرهنگی و شخصیت های دلسوز نظام آموزشی کشور از همه گرایش
ها بر سر مساله "بحرانِ کیفیت در آموزش و پرورش و ضرورت تحول در وضع موجود
آن"، اشتراک نظر و توافق دارند. خلاصه مطلب این است: با این سبکِ آموزش و
پرورش، نسل نوپای ایران، توانمند و دارای قابلیت تربیت نمی شوند. این نظام
آموزشی هم در تفکر حاکم و هم در محتوا و مدیریت دچار فرسودگی و تاخیر است.اما
با نگاهی ملی و مسولانه، باید به آموزش و پرورش کمک کرد. از دولت آینده با
هر گرایشی و نیز از نخبگان و تمام مدیران عالی نظام انتظار می رود "در
عمل" کاری کنند. در همین رابطه پنج واقعیت زیر به ویژه برای دولت آینده با
هر گرایشی، قابل تامل است:۱. چرا
حدود بیست نهاد، بنیاد، موسسه و سازمان در این کشور ذیلِ عنوان کار فرهنگی
از دولت بودجه می گیرند اما هیچ گزارشی از برنامه ها و اثربخشی فعالیت های
آنها در زمینه فرهنگ و آموزش در دست نیست. چرا این بودجه ها در جهت بهسازی
و نوسازی آموزش و پرورش هزینه نمی شود؟ ۲. سواد و مهارتِ حرفه ای معلمان کشور باید هر سال بروز و نو شود و آموزش های
تخصصی برای آن ها به بودجه نیاز دارد که از توان وزارت آموزش و پرورش خارج
بوده و یک مسولیت ملی و توسعه ای قلمداد می شود.۳. نیمی از مدارس کشور نیاز به بازسازی و مقاوم سازی دارند و الباقی مدارس نیز
دچار کمبودهای امکانات حداقلی آموزشی هستند. آیا در چنین شرایطی، اختصاص
ردیف بودجه های چندین هزار میلیاردی به موسسات و بنیادهایی که حتی نام و
نشانی از خدمات آن ها برای خانواده های ایرانی مشخص نیست، شایسته و صحیح
است؟۴. آیا نباید در نظام ملی بودجه ریزی کشور و تخصیص منابع بازنگری دیگری صورت
پذیرد؟ به عنوان مثال دولت یازدهم، آموزش و پرورش را با حدود چهارهزار
میلیارد تومان بدهی تحویل گرفت. بخش بزرگی از این بدهکاری ها به حق الزحمه و
پاداش معلمان از سال های قبل مربوط می شد. آیا نهادهای دیگر هم اینگونه با
پرداخت حقوق و مزایای کارکنان خود برخورد می کنند؟ کافیست اندکی
به مطالعات آینده پژوهانه موسسات معتبر بین المللی نگاه کنیم. ما با این
سطح از کیفیت آموزش و پرورش، در حق فرزندانمان اجحاف می کنیم. شوخی نگیریم!زندگی
بشر در دهه آینده به توانمندی ها و قابلیت هایی نیاز دارد که متاسفانه
آموزش و پرورش ما با آن بیگانه است. ایران فردا به نسلی از مدیران و
متخصصان و شهروندانی نیاز دارد که باید در مدارسی بسیار مجهزتر و بانشاط
تر، و با روش های پرورشی بسیار بروزتر و نیز با محتوای آموزشی متفاوت از
دروس تکراری و غیرکاربردی فعلی تربیت شوند. آموزش و پرورش کشور
سالهاست در اسارت تفکرات بسیار قدیمی و ناهمگون با زبانِ زمانه گرفتار است.
باید دولت آینده درهای آموزش و پرورش را به روی دنیای بیرون بگشاید. به خاطر آینده فرزندانمان، به خاطر آینده ایران عزیز، آموزش و پرورش را ویژه تر ببینیم.