روزنامه آفرینش نوشت:
اين ايام، همان طور كه فصل خلوتي دانشگاههاست و رفت و آمد دانشجويان به محيطها و محوطههاي دانشگاهي، نسبت به بقيه فصلهاي سال، كمتر است، ايام آرامش و كاسته شدن از هياهوي فضاهاي خوابگاهي هم هست. خوابگاههايي كه يكي از مسئولان مربوطه در همين روزهاي اخير اعلام كرده بود تنها چهاردرصد از آنها در كشور، داراي وضع مطلوبي هستند. ايشان همچنين اشاره كرده بود 38 درصد خوابگاهها وضعيت نامطلوب دارند و مابقي نيز اورژانسي هستند.
اگرچه مسأله نامناسب بودن و عدم رعايت استانداردها در محيطهاي خوابگاهي دانشگاهي، امر جديدي نيست و سالهاست در خصوص آن، اطلاعرسانيهايي انجام شده، و هر چند در سالهاي اخير، در دانشگاههاي مختلف، فعاليتهايي براي بهبود وضعيت فضاهاي خوابگاهي و ساخت خوابگاههاي جديد، صورت گرفته، اما به هر حال، خوابگاههاي دانشجويي در شهرها و استانهاي مختلف، هنوز هم با نواقص و مشكلاتي ديرينه روبرو هستند. شايد يكي از دلايل ريشهدارشدن و طولاني شدن عمر اين مشكلات و كاستيها در فضاهاي خوابگاهي، عدم اولويت رسيدگي به خوابگاهها باشد. درواقع، اينطور به نظر ميرسد كه همواره به خوابگاههاي دانشگاهي، به عنوان محيطهايي در حاشيه و فرعي در عرصه دانشجويي نگريسته شده است. همين اولويت قائل نشدن براي بهبود شرايط زندگي در خوابگاهها، وضعيتي را رقم زده است كه امروز، ميتوان چند و چون آن را از دانشجويان ساكن خوابگاه در سراسر كشور پرسيد و از مشكلات بيشمار محيطهاي خوابگاهي و كمبودهايي كه دانشجويان به لحاظ امكانات رفاهي با آن مواجهند، مطلع شد. منظور از امكانات رفاهي، امكاناتي خاص و فوقالعاده نيست، در برخي دانشگاهها، كه تعداد آنها كم نيست، دانشجويان ساكن در خوابگاه، در زمينه ابتداييترين امكانات زندگي، بهداشت محيط و... دچار مشكلاتي هستند.
در اين رابطه بايد به دو نكته اشاره كرد: نخست اينكه دانشگاههاي ما در سالهاي اخير، نسبت به گذشته در زمينه افق و چشمانداز پيشرو، تغيير چشمگيري كردهاند و هرچند در گذشته، انديشه جهاني شدن و توسعه بيشتر در خارج از مرزها، آن قدرها هم براي دانشگاههاي ما، مسألهاي ضروري تلقي نميشد، اكنون يكي از مهمترين اهداف خود را براي كسب جايگاه بهتر، بر مقوله جذب دانشجوي خارجي متمركز كردهاند. بديهي است براي رسيدن به اين چشمانداز و تحقق آن، ما از بسط و توسعه امكانات دانشجويي، كه يكي از مهمترين موارد آن، در حيطه امكانات خوابگاهي نمود مييابد، ناگزير هستيم.
هرچند ميتوان با دانشجويان خارجي به گونهاي ديگر رفتار نمود و امكانات و فضاهاي متفاوتي را در اختيار آنان قرار داد، كمااينكه تاكنون هم دانشجويان خارجي در بسياري از دانشگاهها، در موارد زيادي، داراي امكاناتي بهتر نسبت به دانشجويان داخلي ساكن خوابگاهها بودهاند، اما اين راهكار، همانطور كه ميتواند دانشجويان خارجي را جذب دانشگاههاي ما كند، به طور موازي ميتواند دانشجويان داخلي را نيز از محيطهاي خوابگاهي پرمشكل و غيراستاندارد دلزده كرده و فراري دهد. به علاوه، خوابگاههاي دانشگاهي به هر حال، يك بخش از وجهه و مشخصهي يك دانشگاه را به نمايش ميگذارند و ضعف امكانات در آنها، در مجموع به ضرر اعتبار يك دانشگاه كه داعيه بينالمللي شدن هم دارد، تمام ميشود. نكته دوم هم اينكه؛ ميتوان گفت شرط نخست بهرهبرداري از استعدادها و توانمندساختن دانشجويان كه درنهايت، به توانمندشدن دانشگاهها منجر خواهد شد، فراهمسازي محيطي متعادل و مناسب كه دانشجويان در آن، حداقل دغدغهها را داشته باشند، ميباشد.
در اين ميان، دانشجويان خوابگاهي كه بخش بزرگي از دانشجويان كل كشور را تشكيل ميدهند، براي قرار گرفتن در شرايط خوب روحي كه در آن، به جاي اعتياد، افسردگي، انزوا، فراموش كردن هدفها و... در انديشه پيشرفت علمي، تحقيق و مطالعه، ورزش، و مانند آن باشند، نيازمند زندگي در محيطي هستند كه موارد اوليه يك زندگي معمولي در آن لحاظ شده باشد. اينك، خوابگاه هاي دانشگاهي با بناهاي فرسوده و تاريك و كمنور، مشكلات فاحش در زمينه بهداشت محيط، شلوغي و پرجمعيت بودن فضا و... چشمانتظار رسيدگي و حل مشكلات چندين و چندساله هستند. مشكلاتي كه در درجه اول، سلامت روان و شادابي دانشجويان را هدف گرفتهاند.