به گزارش تابناک اصفهان : محمود عرفانی، در نشست بررسی مستند "مارادونا" که روز گذشته پس از اکران این فیلم در نگارستان امام خمینی (ره) برگزار شد، گفت: هم مارادونا مشهور است و هم کاستاریکا، اما ما در این مستند با یک پرتره ناقص روبروییم، آن هم به این دلیل که کارگردان فیلم، به سوژه خود خیلی علاقهمند است.
وی افزود: سبک فیلمسازی کاستاریکا ریتم سریع و خاصی دارد و کاراکترهای آن عموماً ناقص و سردرگماند. اتفاقات عجیب در فیلمهای او زیاد رخ میدهد و پایان همه قصههای این کارگردان نیز خوش است. حال چنین فیلمسازی مارادونا را سوژه مستند خود کرده و در آغاز فیلم هم یک خواننده به خود او لقب مارادونای سینما را میدهد.
عرفانی با اشاره به صحنههای ابتدایی فیلم ادامه داد: کارگردان در صحنه شروع، با دوربین خود به سمت خانه مارادونا میرود و این شیوه به سبک کارهای مایکل مور شبیه است. با این تفاوت که مایل مور سوژه خود را به چالش میکشد، اما کاستاریکا با مارادونا همراه میشود.
وی درباره شیوههای استفاده از نریشن یا گفتار در مستند، گفت: گفتار یا به صورت مستقیم است و راوی جلوی دوربین با مخاطب صحبت میکند و یا به شکل غیرمستقیم که در آن مخاطب فقط صدای راوی را روی تصاویر میشنود. کاربردهای گفتار نیز یا مشارکت در ساخت اثر و دراماتیزه کردن آن است یا خلق تصاویر ذهنی، جلبتوجه مخاطب و برجسته کردن تصاویر. شاخصههایی که هیچکدام در گفتار این مستند وجود ندارد.
عرفانی با اشاره به عمدهترین ایراد مستند مارادونا، گفت: رابطه مارادونا با مواد مخدر و مافیا یا سرنوشت فرزند نامشروع او در این فیلم نامشخص است. گاهی سوژه زنده نیست و ما دسترسی به اطلاعات صحیحی در مورد او نداریم، اما در این مورد که مارادونا زنده است و کارگردان نیز به زندگی او نزدیک شده، بهتر بود به این مسائل نیز پرداخته میشد.
وی افزود: به طور کل اگر شهرت مارادونا و کاستاریکا را یکسو قرار دهیم، این مستند ارزش چندانی ندارد و صرفا طرح موضوعی بدون ایده بوده است. کارگردان، ساخت مستند خود را از سال 2005 آغاز کرده، زمانی که مارادونا هنوز اعتیادش را ترک نکرده بود و بعد از ترک اعتیاد اوست که برای مستند یک پایان به وجود میآید.
این مدرس سینما، با بیان اینکه داشتن ایده، عاملی مهم برای پیشبرد فیلم است، ادامه داد: بیش از صدسال از تاریخ اختراع سینما میگذرد و بحثهای نظری زیادی نیز درباره آن انجام و فیلمهای زیادی در این مدت ساختهشده است، اما با ورود تلویزیون، راه مستند کمکم از سینما جدا شد و شکل آن تغییر کرد.
عرفانی، مهمترین کار یک کارگردان را حفظ تداوم اثر در مرحله دکوپاژ و تدوین دانست.
وی در پایان، مستند مارادونا را یک برداشت شخصی از زندگی این فوتبالیست تعریف کرد و گفت: شخصیت مارادونا به حد کافی شهرت داشته و نیازی به نمایش همصحبتی او با فیدل کاسترو و هوگو چاوز در فیلم احساس نمیشد، اما به طور کل این فیلم نمونه خوبی است برای اینکه بدانیم صرف داشتن امکانات خوب، سوژه خوب و کارگردان خوب باعث ایجاد یک فیلم خوب نمیشود.