کد خبر: ۱۲۱۵۳
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۹:۰۵ 09 March 2015
زبانی که هر قومی با آن سخن ‌ می‌گوید، پایه وبنیادفرهنگ وهویت ملی آن مردم است. سایرابعاد و زمینه‌های فرهنگ برزبان استواراست که به واسطه آن به دنیا معرفی می‌‍شود. در واقع می‌توان گفت که زبان،موجودی زنده است و به ‌واسطه استفاده و حرمتی که برای آن قائل می‌شوند، زنده می‌ماند.بنابراین نگهداری ویاری رساندن برای پویایی آن وظیفه‌ای بس دشوار است که همتی بلند را طلب می‌کند.

خانم مرصع صیادی که با موفقیت از رساله دکتری خود با موضوع تحقیق روی واژه‌های زبان سانسکریت،دفاع کرده است، اکنون با یک تیم ده نفره، مشغول پژوهش در مورد گویش‌های مختلف استان بوشهر است. موضوع رساله دکترای وی، برای اولین بار در دنیا مطرح شده و مورد استقبال بسیاری از پژوهشگران در زمینه زبانشناسی قرار گرفته است. او همچنین دردوکتابی که تالیف کرده، به بررسی واژه‌ها،تحول آنهاوتغییرات آوایی زبان و گویش دردشتستان و بردستان پرداخته است.

خبرنگار بامداد جنوب به‌دنبال گزارش دیگری در مورد گویش‌های دیارش بود، اما کلمات کلیدی و مشترک در اینترنت او را به سمتی دیگر هدایت کرد. این بانوی هم‌استانی برای اولین بار بر روی واژه‌شناسی زبان سانسکریت تحقیق کرده است. ترجیح دادم که اطلاعات بیشتر را از زبان خودش بشنوم. شاید آنچه که می‌خوانید، اندکی از تلاش‌های این بانوی فرهیخته را نشان دهد اما این گزارش مکتوب برای همیشه در حافظه تاریخ دیارم ثبت می‌شود.

فقر، فخر من است

مرصع صیادی هستم، دختری از بلوک بوشکان و روستای فاریاب. دوران کودکی‌ام را مثل هر دختر روستایی دیگر در فاریاب سپری کردم؛ روستایی که نه آب داشت و نه برق و ... فقط یک ماشین بود که مردم روستا را جابه‌جا می‌کرد و به شهر‌های اطراف می‌برد. پدر من کشاورز بود و از نظر مالی نیز وضعیت مناسبی نداشتیم. آن زمان بین زنان روستا رسم بود که گل بابونه می‌چیدند و خشک می‌کردند و می‌فروختند. من هم با دست‌های کوچکم و پا به پای آنها گل می‌چیدم و خشک می‌کردم و برای این‌که به پدرم کمک کنم پولی را که از فروش آن به‌دست می‌آوردم دارو می‌خریدم برای گوسفند و دامی که داشتیم تا به‌خاطر بیماری تلف نشوند. خاطره‌ای که هیچوقت از یاد نمی‌برم مربوط به زمانی می‌شود که کلاس پنجم ابتدایی بودم. دفتر مشق من تمام شده بود و خجالت می‌کشیدم که به پدر یا مادرم بگویم. برای همین هم تمام دفتر مشق قبلی‌ام را با پاک‌کن پاک کردم و دوباره از آن استفاده کردم. وقتی آقای سنایی، معلمم متوجه این موضوع شد، به بهانه تشویق شاگردان ممتاز و زرنگ، یک دفتر مشق به من جایزه داد. این کار قشنگ او همیشه در ذهن من باقی ماند.

دوران ابتدایی که تمام شد، به‌علت این‌که در روستای ما مدرسه راهنمایی نبود، سه سال این دوره را به‌صورت متفرقه خواندم. برای ادامه تحصیل به منزل خواهرم آمدم و در مدرسه حجاب ثبت نام کردم. مدرسه و آموختن را دوست داشتم‌.شاگرد ممتاز بودم و در محیط جدید دبیرستان احساس خیلی خوبی داشتم و همه چیز برایم تازگی داشت.

 دوران دبیرستان که تمام شد، در رشته زبان  و ادبیات انگلیسی دانشگاه آزاد بوشهر به تحصیل ادامه دادم‌. شهریه دانشگاه را با همکاری با برخی مطبوعات و بازاریابی برای آنها تامین می‌کردم و سعی می‌کردم از این نظر مستقل باشم.

 از قبل زبان‌های دیگر را دوست داشتم. حتی جست‌و‌جو می‌کردم و واژه‌های مختلف را پیدا  و ریشه‌یابی می‌کردم. فرق صوت و واژه‌ها را پیدا می‌کردم و برایم جالب بود که برخی از اصوات به‌طور کامل معنی چند جمله را بیان می‌کرد. مثلا هنگامی‌که باران زیادی می‌آمد و صوت «هی‌هی‌هی» را از زبان برخی مردم روستا می‌شنیدم که معنی این جمله‌ها را می‌داد:«چقدر باران زده و فراوانی زیادی هست» و همین صوت با تغییر اندک، شاید معانی دیگری را به‌دنبال خودش داشت.

همیشه برایم جالب بود که چطور می‌توانم این واژه‌ها و اصوات را تجزیه و تحلیل کنم.
زبان انگلیسی جالب بود اما مرا راضی نمی‌کرد و دانش مرا در زبانشناسی زیاد نمی‌کرد. برای همین هم تحصیلات تکمیلی را در رشته زبان باستانی ادامه دادم و در حین آموختن، خلا وجود زبان سانسکریت را احساس کردم‌. برای ادامه تحصیل به هند رفتم و موضوع رساله دکترای خودم را، «بررسی واژه‌شناسی زبان سانسکریت» قرار دادم.

تنها ردپایی از زبان‌های قدیمی بر گویش‌ها مانده است

زبان سانسکریت جزء زبان‌های هند و اروپایی است. زبان هند و اروپایی،بزرگ‌ترین شاخه زبانی دردنیا است که زبان فارسی را هم شامل می‌شود.

زبان سانسکریت همخوانی زیادی با زبان اوستایی ایران دارد. زبان‌های قدیمی ما خاموش شده‌اند. زبان اوستایی، پهلوی ساسانی، پهلوی اشکانی و ...  از اینها فقط رد پایی مانده و جملاتشان به‌طور کامل از بین رفته است.

با خودم گفتم با انتخاب زبان سانسکریت می‌توانم یکی از زبان‎های فارسی را زنده کنم‌. برای همین هم شروع کردم براساس زبان سانسکریت، به نوشتن زبان اوستایی و به جاهای خیلی خوبی هم رسیدم که هنوز کامل نشده است. هندی‌ها با تشکیل یک انجمن، واژه‌های زبان سانسکریت را دوباره زنده کرده‌اند اما دامنه زبان‌های قدیمی و باستانی ایران به‌علت استفاده‌نکردن،از بین رفته است.

وقتی به ایران برگشتم، در حوزه گویشی به تحقیق پرداختم. گویش‌های جنوب‌غربی ایران که گویش‌های بوشهری، دشتستانی، بردخونی، بردستانی و... را شامل می‌شود، جزء ناب‌ترین و دست‌نخورده‌ترین گویش‌های جنوب‌غربی دنیاست. گویش‌هایی که قدمت سه تا پنج‌هزار‌ساله دارند. حتی ما در این گویش‌ها واژگان ایلامی هم داریم. گویش‌های ما پر از واژگان دوره ساسانی است. 

همزمان که روی رساله دکتری خود کار می‌کردم، درمورد گویش دشتستانی هم تحقیق می‌کردم. در هندوستان که بودم یک پروفسور آلمانی با من تماس گرفت و قصد داشت که در مورد گویش دشتستان تحقیق کند. از طریق یکی از دوستانم متوجه شده بود که من هم قصد دارم کتابی را در این مورد تالیف کنم، از من خواست تا کتابی که نوشته اما به چاپ نرسانده‌ام را از من بخرد و به نام خودشان در آلمان چاپ کنند اما من قبول نکردم چون می‌ترسیدم که واژگانی را که در موردشان تحقیق کرده بودم، تحت تاثیر برخی واژگان دیگر از بین بروند.

وقتی به ایران برگشتم، کتابم را با کمک حوزه هنری بوشهر، چاپ کردم. بعد از آن همراه با یک تیم 10 نفره، روی گویش‌های دیگری مثل گویش بردستانی، بیدخون، دشتی و ... کار کردم. در این پژوهش، نه‌تنها واژگان بلکه صرف و نحو و معنا‌شناسی آنها را هم مدنظر قرار دادیم.

با خودم فکر کردم حال که کاربران زیادی از دنیای مجازی و اینترنت استفاده می‌کنند، در همین خصوص، نرم‌افزاری را تولید کنم که از آن طریق این گویش‌ها با سهولت در اختیار کاربران علاقه‌مند قرار بگیرند. در ورژن اول این نرم‌‍افزار سه گویش وجود داشت: گویش بوشهر، بردستان و دشتستان که در حدود شامل ده‌هزار واژه می‌شود.

این نرم‌افزار هیچ‌گونه سود مالی برای من ندارد و صرفا جهت ثبت وا‌ژه‌های استانم آن را با کمک مالی خودم و دوستانم تولید کرده‌ایم.

یکی از کارهای دیگری که در این خصوص به همراه همکارم نسیم بصیری،انجام دادیم، ترجمه چند جلد از بزرگ‌ترین دایره ‌المعارف‌های دنیا است. ما درمقطع فوق لیسانس زبانشناسی واسطوره‌شناسی،منابع مهمی برای کارتحقیقی درکشورنداریم واین اثر می‌تواند یک منبع بسیارمهم برای دانشجویان زبا‌نشناسی باشد. باتوجه به این‌که منابع مهم ترجمه ‌شده برای کارهای تطبیقی درحوزه ادبیات واسطوره‌شناسی درایران نداریم،ترجمه دایره‌المعارف پورانا یک اثر بسیارمهم خواهدبود. دراین اثر،علاوه برترجمه هرواژه،داستانی هم که درموردآن واژه وجودداشته باشد،موردبررسی قرارگرفته است.کتاب یادشده حدود۱۱هزارصفحه است وتا۱۰جلدآن رامی‌توان ترجمه کرد.

یکی ازکاربردهای مهماین اثر،تطبیق وبررسی اسطوره‌های هندی وایرانی درعرصه ادبیات است،دراسطوره‌شناسی ایران حلقه‌های گمشده داریم و این دایره‌المعارف حماسی برای تحقیق بیشتردراسطوره‌شناسی کمک خوبی به مامی‌کند اما اگر مسوولان حمایت نکنند، نمی‌توانم آنرا چاپ کنم. مسوولان به ما می‌گویند کم‌حوصله هستید‌. صبر کنید، ما هم صبر می‌کنیم... .
او هم‌اکنون روی طرح پژوهشی سازه‌های آبی سیراف و جم تحقیق می‌کند و قرار است این طرح در قالب یک مستند هفت قسمتی از صدا و سیمای مرکز بوشهر روی آنتن برود. 


منبع: روزنامه بامداد جنوب
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار