کد خبر: ۱۹۱۵۰۳
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۰:۱۷ 03 March 2016
به گزارش تابناک یزد، انسان موجودي است که در سايه حيات اجتماعي به زندگي انساني رسيده است اگر حيات اجتماعي از حيات انسان ها حذف شود، آدمي هرگز موفق نخواهد شد، خويشتن را بسازد و با اصول و ضوابط و مدنيت و حقوق فردي و اجتماعي آشنا شود.

حيات اجتماعي انسان ها در مواردي به علل و انگيزه هايي دچار عوارض و اختلالاتي مي شود که عامل پديد آورنده و يا عارضه و اختلال مورد نظر را بيماري يا آسيب اجتماعي مي ناميم.

رشد شهرنشيني به عنوان يک پديده نوين در عصر حاضر بيشتر از هر زمان ديگري در گذشته و به ويژه در جوامع رو به توسعه ادامه دارد، جوامع جهان سومي فعلي شاهد گسترش شهرنشيني وسيعي هستند که حتي جوامع صنعتي قبلاً کمتر با آن مواجه شده اند.

اين حرکت براي کشورهاي رو به توسعه تحولات عمده اي را در زمينه هاي مختلف اقتصادي، ‌فرهنگي و نظاير آن به دنبال داشته و جريان شهر نشيني موجبات تغيير ساختارهاي اجتماعي، روابط اجتماعي، دگرگوني نظام ارزشي و امثال آنها را فراهم آورده است.

رواج شهر نشيني و مهاجرت، توريسم، ارتباطات فرهنگي و تغيير در عقايد و سنن با کاهش تاثير و نفوذ خانواده ها همراه بوده و در مجموع تغييرات وسيعي در رفتارهاي اجتماعي جوانان بوجود آورده است.

در زندگي سنتي گذشته، گذر از دوران کودکي تا مرحله ازدواج ساده ومشخص بود، ولي امروزه تغيير در سن ازدواج به علت افزايش نيازها و مشکلات اشتغال و دوره هاي طولاني تحصيل، فاصله ميان انتظارات و امکانات باعث مي شود که ازدواج در سنين بالاتري انجام بگيرد.

اين در حالتي است که سن بلوغ تا حدودي پائين آمده و بلوغ جسماني زودتر از بلوغ رواني و اجتماعي رخ مي دهد و جوانان معمولاً مانند گذشته بطور مستقيم حمايت نمي شوند و والدين به دليل شرم و حيا و ملاحظه يا ناآگاهي و مشغله زياد مسئوليت واقعي خود را به انجام نمي رسانند و ممکن است نوجوانان بدون آمادگي قبلي و آگاهي مناسب در مواجهه با اين تحولات و چالش ها در معرض بروز رفتارهاي مخاطره آميز قرار بگيرند.

همزمان با گسترش فيزيکي و اجتماعي شهرها و تبديل آنها به مراکز ناهمگن جمعيتي، اجتماعي و فرهنگي ميزان تحقق جرايم شهري بويژه در ناحيه هاي مرکزي و حاشيه اي شهرهاي بزرگ افزايش زيادي يافته است .

تبعات متعدد و منفي تغيير ناشي از افزايش فوق از قلمرو جغرافيايي شهرها گذشته و مسئله تنظيم روابط سالم انساني، ساکنان اين شهرها را با محيط زندگي شان با دشواري روبرو ساخته است .

توسعه جرايم شهري، ساز و کارهاي طبيعي و هنجارهاي عادي، زندگي شهري را با دشواري مواجه کرده وسبب آن شده است که نظام اجتماعي آن در قبال ايفاي کارکردهاي بنيادي و حقيقي خود دچار ابهام ويا مانع شود .

آنچه که در موضوع قابل مشاهده و اسباب نگراني مي باشد اين است که اشکال گوناگون اين ناهنجاريها و عوارض آن همچون سرقت، قانون شکني، تجاوز به حقوق سايرين، گسترش مواد مخدر و غيره شريان هاي اساسي مربوط به فعل و انفعالات شهري با عوامل مزاحم متعدد روبرو و جريان رشد متعادل قضايي و اجتماعي شهري را دچار رکود مي کند .

زندگي شهري کنوني، دشواري هاي فراواني براي انسان پيش آورده و تباهي هاي نظام شهري در جامعه هاي کنوني با شتاب قابل ملاحظه اي در حال توسعه اند.
يافته هاي تحقيقات انجام گرفته در اين حوزه نشان مي دهد که بين وضعيت اقتصادي افراد و وقوع جرم و ساير آسيب هاي اجتماعي رابطه وجود دارد، بطوريکه با پائين تر رفتن سطح در آمد بر ميزان وقوع آسيب هاي اجتماعي افزوده مي شود.

بر اين اساس مسائل و معضلاتي چون اعتياد، طلاق، انواع جرم در طبقات پائين اقتصادي رايج تر است از اين ديدگاه طبقه متوسط نسبت به ساير طبقات اقتصادي وضعيت مناسب تري دارد و اغلب شيوع آسيب در اين طبقه کمتر از ساير طبقات است.

در ديدگاهي ديگر، مسائل روانشناختي بعنوان عاملي موثر در وقوع آسيب هاي اجتماعي در نظر گرفته مي شود، نبود شيوه هاي تربيتي مناسب، انواع مشکلات رواني و روحي در بين افراد، عدم کارايي آنها در استفاده از شيوه هايي براي مبارزه با مشکلات زندگي ، علل اساسي وقوع آسيب شناخته مي شود.

مسائل فرهنگي جامعه و پايبندي يک جامعه به آداب و رسوم يک عامل ديگر در پيش بيني احتمال وقوع آسيب هاي اجتماعي در يک جامعه است هر چه افراد به سنن و آداب فرهنگي خود پايبندي بيشتري داشته باشند ، احتمال وقوع آسيب کمتر خواهد شد.

پديده کودکان خياباني يکي از مشکلات آسيب زاي اجتماعي است که از ديرباز در سراسر جهان وجود داشته و در سال هاي اخير به دلايل گوناگون در کشور ما نيز افزايش يافته است.

بر اساس پژوهش انجام شده، بيشترين گروه کودکان خياباني کودکاني هستند که در خانه و خانواده خود زندگي کرده و بعلت فقر به کارگدايي مشغولند.

دومين چالش ، ضرورت توجه به کودکان خياباني است که در کشور ما مدتي مورد انکار بوده و اينک به عنوان يک واقعيت پذيرفته شده است، کودکان آسيب پذيرند وقادر به دفاع از خود نيستند و نياز به حمايت و کمک بزرگسالان دارند.

آثار زيانبار اين آسيب ها، تنها به دوران کودکي منحصر نمي شود و تا بزرگسالي نيز ادامه مي يابد و جامعه را از وجود انسان هاي کار آمد و شايسته محروم مي سازد .

عواملي که در ايجاد پديده کودکان خياباني موثر است:

اصولاً در ايجاد مشکلات اجتماعي به علت پيچيدگي آنها ، يک عامل موثر نيست ، بلکه مجموعه اي از عوامل به درجات گوناگون تاثير گذار است .

بطور کلي چهار عامل در ايجاد مسائل اجتماعي موثر است:

1- عوامل اقتصادي مانند فقر، بي عدالتي، بيکاري، فاصله طبقاتي، توزيع ناعادلانه ثروت.

2- عوامل فرهنگي واجتماعي مانند ترکيب ساختار و ازدياد جمعيت، مهاجرت، جنگ، تغيير ارزش ها، فاصله نسل ها.

3- عامل خانوادگي مانند خانواده هاي گسسته و پرتنش، سابقه بزهکاري و اعتياد، ناآگاهي والدين از نيازهاي مناسب با آنها.

4- عوامل فردي مانند ويژگي هاي شخصيتي کودکان، ظرفيت رواني وتوانمندي کودکان در برخورد با مشکلات زندگي، بحران بلوغ و تاثير آن.

از نگاه عمومي شايد يک پديده اجتماعي به تنهائي آسيب نباشد، اما از نگاه کارشناسانه، شيوع يک پديده اجتماعي مي تواند آفت ها و آسيب هاي شديد اجتماعي به بار آورد.

بزهکاري پديده اجتماعي است که معمولاً براي جرائم نوجوانان زير 18 سال بکار برده مي شود و اصطلاح بزهکاري براي افرادي بکار برده مي شود که اعمال خلاف قانون يا موازين مذهبي آن جامعه را انجام مي دهند .

سرقت دروازه ورود جوانان و نوجوانان به بزهکاري است و گسترش اين پديده اثرات نامطلوبي را بر روي همسالان داشته و گسترش آسيب هاي اجتماعي در بين نوجوانان، بدون شک هزينه فراوان حقوقي و اجتماعي را براي کشور به همراه مي آورد.

تعريف آسيب شناسي:
آسيب شناسي عبارت است از مطالعه و شناخت ريشه بي نظمي ها در ارگانيسم . در واقع آسيب شناسي اجتماعي، مطالعه ناهنجاري ها و آسيب هاي اجتماعي نظير بيکاري، اعتياد، فقر، خودکشي، طلاق، ولگردي، تکدي گري و غيره همراه با علل و شيوه هاي پيشگيري و درمان آنها به انضمام مطالعه شرايط بيمارگونه و نابسامان اجتماعي است.

هدف و مقاصد آسيب شناسي اجتماعي:
- مطالعه و شناخت آسيب هاي اجتماعي و علل و انگيزه هاي پيدايي آنها.
- پيشگيري از وقوع انحرافات اجتماعي و جرم در جامعه به منظور بهسازي محيط زندگي جمعي و خانوادگي
- درمان کجروان اجتماعي با بکارگيري روش هاي علمي و استفاده از شيوه هاي مناسب براي قطع ريشه ها و انگيزه هاي اين کجرويها.
- تداوم درمان براي پيشگيري و جلوگيري از بازگشت مجدد انحرافات اجتماعي و بررسي شيوه هاي بازپذيري اجتماعي.

در واقع آسيب شناسي اجتماعي ، مطالعه خاستگاه و اختلال ها، بي نظمي ها و نابسامانيهاي اجتماعي است.

اگر در جامعه اي هنجارها مراعات نشود، کجروي پديد مي آيد و رفتار آسيب مي بيند، مطالعه اين گونه نابساماني ها وناسازگاري هارا در جامعه انساني، آسيب شناسي اجتماعي مي گويند.

پايگاه خبري پليس آسيب شناسي را اینگونه تعریف کرده است: به وقايع، پديده ها و فرآيندهايي اطلاق مي شود که هر جامعه اي مفروض در زمان معين با رجوع به مجموعه ارزش هاي مورد باور خود، غيرمنطقي تلقي مي کند و آنها را مخل نظم جامعه در زمان معين و لحظه هاي مشخص مي پندارند و با بار منفي همراه است.

آسيب شناسي اجتماعي در مفهوم متعارف آن عبارت است از مطالعه و شناخت ريشه ي بي نظمي ها در کالبد و ارگانيسم اجتماعي، بعبارت ديگر آسيب هاي اجتماعي مطالعه بي سازماني ها و نابساماني هايي است که در بستر اجتماع به دلايل مختلف بوجود مي آيد.

اين اصطلاح، ارتباط تنگاتنگي با واژه‌ي انحرافات اجتماعي دارد، در واقع آسيب هاي اجتماعي محدوده ي وسيعتري را در بر مي گيرد و شامل انحرافات اجتماعي نيز مي شود.

انحرافات اجتماعي به معني عدول از هنجارها، زير پا گذاشتن ارزش ها ونقض قوانين بنا به طبيعت جوامع و سرشت فرهنگ هاست و پديده اي است کم و بيش نسبي . از اين منظر انواع جرائم، بزهکاري اعتياد و بروز پديده هايي مانند فرار جوانان از خانه و کودکان خياباني جزء انحرافات اجتماعي محسوب مي شوند و در زير مجموعه آسيب هاي اجتماعي قرار مي گيرند و پديده هايي مانند خودکشي، طلاق، به نوعي با بحران اعتياد، بزهکاري و بحران کودکان خياباني به نوعي با اعتياد، فقر وطلاق وخودکشي درارتباط است.

تمامي اين آسيب ها نه تنها باعث تشديد آسيب هاي ديگر مي شوند بلکه زمينه لازم را براي به وجود آوردن معضلات اجتماعي جديد فراهم مي آورند و در نهايت باعث از هم گسيختگي وبي سازماني اجتماعي مي شوند .

علل بحران انحرافات و آسيب هاي اجتماعي:

 ناتواني و نقص در جامعه پذيري افراد: جامعه پذيري همان فراگردي است که فرد در جامعه مبادرت به پذيرش و سازگاري با هنجارها، ارزش ها و اعتقادات اجتماعي مي کند، به عبارت ديگر جامعه پذيري فرد را براي قبول عضويت در جامعه و متابعت از محتواي فرهنگي و شيوه هاي رفتار بهنجار آماده مي کند.

دگر گوني سريع فرهنگي، عدم تطابق سازمان اجتماعي و فرد با دگرگوني ها و بروز بحران هويت:
بحران هويت از آن جهت باعث بروز انحرافات اجتماعي مي شود که فرد اعتماد خود را نسبت به هنجارها از دست داده و در حالت تعليق و آنومي قرار مي گيرد . به تدريج اين بي هنجاري فراگير شده و روابط اجتماعي دچار هرج ومرج و عصيان مي شود.

 بحران فقر و نابرابري اجتماعي و عدم رعايت عدالت اجتماعي.بحران بيکاري، نوع شغل و محيط شغلي.

بحران مهاجرت و حاشيه نشيني: مهاجران عمدتاً افرادي هستند که در حاشيه شهر سکني مي گزينند و از شغل و در آمد مناسب بي بهره اند، آنان با فرهنگ محيط جديد کاملاً هماهنگ نشده اند و در عين حال با گذشته خود آنچنان در ارتباط نيستند و بي هويتي، اعضاي اين خانواده ها را تهديد مي کند.

بحران طلاق و از هم گسيختگي خانواده: آسيب شناسان اجتماعي يکي از علل مهم بزهکاري و انحرافات افراد جامعه را ستيز در خانواده مي دانند و معتقدند جدايي والدين نقش بسيار منفي و تخريب کننده اي در شخصيت افراد خانواده دارد و زمينه ارتکاب بزهکاري در آنان فراهم مي آورد .



تهیه شده در: مرکز مشاوره و آرامش معاونت اجتماعي فرماندهي انتظامي استان يزد



اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
احمد عزیزی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۰۳ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۳
خیلی جالب و قابل تامل بود.
بویژه الان که جامعه دچار یک سردرگمی مزمن شده پدر و مادرهای متولد اواخر دهه پنجاه و شصت نتوانستن خود و اقعیشونو پیدا کنن.
این افراد وقتی که ازدواج کردن نمیدونم چرا باعث شدن خانواده هاشون دیگه مثل کذشته همبستگی نداشته باشن. البته پدرو مادرهای خود اینا هم مقصرند چون عنان زندگی رو دادن دست اینا و فکر کردن فرزند دهه شصتی اونا که دانشگاه قبول شده دیگه عقل کله و علامه دهر.
هر طرف که خواست و هر جوری که خواست جولان داد و وقتی که ازدواج کرد و بچه دار شد بخاطر نداشتن مهارت کافی زندگی اداره کردن اطرافیان و خودشو اذیت کرد
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار