حقیقت آن است که از این مجموعه‌ها، فیلم‌هایی که بتوانند هزینه‌هایشان را از طریق بلت فروشی بازگردانند، یعنی به اندازه سرمایه‌گذاری شان مخاطب داشته باشند، کمتر متولد می‌شود. اساساً وقتی قرار نیست استرس بازگشت سرمایه را داشت، تماشاگر در اولویت دوم قرار می‌گیرد و نگرانی برای افزایش هزینه‌های تولید به حداقل ممکن تقلیل می‌یابد!
کد خبر: ۲۱۴۳۶۷
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۳ 18 April 2016
پس از تولید فیلم سینمایی «محمد (ص)» به کارگردانی مجید مجیدی، حجم قابل توجهی از امکانات فنی از جمله برخی از بهترین دوربین‌های روز جهان باقی ماند؛ تجهیزاتی که میلیاردها تومان ارزش‌گذاری می‌شد و بسترساز شکل‌گیری یک مجموعه تازه فیلمسازی در ایران شده است اما آیا ایجاد شعبات جدید فیلمسازی غیرخصوصی نگاهی حرفه‌ای است؟

به گزارش «تابناک»؛ شاید روزی که تولید فیلم سینمایی «محمد (ص)» به یک چهره ناآشنا با پروژه‌های سینمایی بیگ پروداکشن سپرده شد، باید درباره موفقیت این اثر 116 میلیارد تومانی در توفیق بین‌المللی این اثر تردید ایجاد می‌شد اما به هر صورت موسسه «نور تابان» کار را پیش برد و در نهایت آنچه شاهدش بودید، رخ داد.

اکنون تیز توجیهات در این زمینه استمرار دارد و به عنوان نمونه اخیراً عنوان شده که فیلم «رسالت» ساخته مصطفی عقاد برای مدت دو سال بایکوت شده بود و در واقع بدین ترتیب زمان خریداری شده، حال آنکه تولید فیلم «رسالت» در سال 1976 به پایان رسید و 30 اکتبر 1976 در لندن و 9 مارس 1977 در نیویورک در سالن‌های سینما به نمایش درآمد.

در هر صورت آنچه در پروژه «محمد (ص)» گذشت، اکنون بحث جنبی است و هرآنچه بر سر 116 میلیارد تومان بودجه آمد، جزو مسائلی است که باید در جای خود مفصلاً به بررسی دلایلش پرداخت اما مشخصاً شاید مهم‌ترین دلیلش، همین گام نهادن مجموعه‌هایی در فیلمسازی است که ماموریت و زمینه فعالیت‌شان چیز دیگری بوده است.

موسسه «نور تابان» سهامی خاص با هیات‌مدیره‌ای متشکل از بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی و شرکت مادر تخصصی مالی و سرمایه گذاری سینا، موسسه بنیاد علوی، شرکت سرمایه گذاری مرکزی کوثر بهمن و شرکت بازرگانی پیشگامان پایدار تجارت پردیس اساساً شبیه یک شرکت اقتصادی است و نه یک مجموعه فرهنگی!

ماموریت‌های تعریف شده برای اکثر شرکت‌هایی که در هیات مدیره «نور تابان» عضویت دارند و سرمایه فعالیت این موسسه را تامین می‌کنند نیز ارتباطی با سینما ندارد و به عنوان نمونه تنها ارتباط بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی با سینما، سالن‌های سینمایی مصادره‌ای است که در مالکیت بنیاد قرار دارد و قرار بود مالکیتش به حوزه هنری واگذار شود اما ظاهراً هنوز این اتفاق نیافتاده و مدیریت سالن‌ها با «نورتابان» است.

تجهیزات ساخت فیلم سینمایی «محمد» چه سرنوشتی یافتند؟!

در واقع اکنون «نور تابان» مجموعه سالن‌های سینما و سیستم پخش این سینماها را در اختیار گرفته و حتی به ارائه تجهیزات فیلمبرداری گرانقیمت خریداری شده برای فیلم محمد در سایر فیلم‌ها و مشارکت در سایر تولیدات سینمایی می‌پردازد؛ موضوعی که به همین شفافیت در وب‌سایت مورد «نور تابان» اشاره شده است.

مطابق با آنچه در وب‌سایت «نور تابان» ذکر شده، این شرکت با دارا بودن تجهیزات سینمایی به روز دنیا شامل چندین دوربین فیلمبرداری ۳۵ میلیمتری، تجهیزات نورپردازی و وسایل حرکتی و تاور کرین و همچنین ژنراتور های برق سوپر سایلنت و منحصر به فرد در توانهای ۳۰۰ و ۷۵۰ کیلو ولت آمپر آماده مشارکت فعال در عرصه تولید فیلم در داخل و خارج است.

حال پرسش مهم این است که آیا در شرایطی که حوزه هنری ماموریت تولید فیلم‌های ارزشی را دارد و بنیاد سینمایی فارابی نیز بارها ماموریت مشابه را یافته و خود نیز در طول‌های سال‌های متمادی راساً سفارش دهنده این فیلم‌ها بوده، زایش نهادهای غیرخصوصی تازه برای فیلم‌سازی ضرورتی دارد؟ این پرسش به همان اندازه که درباره «نورتابان» قابل طرح است، درباره «اوج» نیز قابل تکرار است، با این تفاوت که اوج نسبت به نورتابان حساب‌شده‌تر هزینه کرده است.

به هر حال به نظر می‌رسد اینکه هر نهادی بودجه و امکانات قابل توجهی را در نظر بگیرید و فیلمسازی را در دستور کار قرار دهد، خلاف رویه حرفه‌ای‌گری است و شکل‌گیری سینمای خصوصی در ایران که همزمان درباره آرمان‌های کشور نیز فیلمسازی کند -اتفاقی که کاملاً در آمریکا مرسوم است- را غیرممکن می‌سازد.

حقیقت آن است که از این مجموعه‌ها، فیلم‌هایی که بتوانند هزینه‌هایشان را از طریق بلت فروشی بازگردانند، یعنی به اندازه سرمایه‌گذاری شان مخاطب داشته باشند، کمتر متولد می‌شود. اساساً وقتی قرار نیست استرس بازگشت سرمایه را داشت، تماشاگر در اولویت دوم قرار می‌گیرد و نگرانی برای افزایش هزینه‌های تولید به حداقل ممکن تقلیل می‌یابد!

با این اوصاف آیا بهتر نیست مشخصاً بنیاد مستضعفان و سایر نهادهایی که در این زمینه سرمایه گذاری کرده‌اند، همچنان در راستای اهداف و ماموریت‌شان فعالیت داشته باشند و قید فیلمسازی را بزنند؟ آیا تجربه اکران شکست خورده فیلم مجید مجیدی با وجود اکران هفت ماهه این فیلم، برای اتخاذ چنین تصمیمی و انحلال نور تابان در راستای «حفظ سرمایه مستضعفان» کافی نیست؟!
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار