به گزارش تابناک
یزد،وزير کشور مي گويد اين تجمعات اجازه برگزاري ندارند چراکه پرونده هسته اي يک موضوع مرتبط با امنيت ملي است که در سطح بالاي نظام درباره آن تصميم گيري مي شود.
اما نکته قابل توجه اين است که سخنرانان اول برخي از مراسم نقد مذاکرات افرادي همچون غلامعلي حداد عادل،مهرداد بذرپاش و ديگر چهره هاي سياسي منتقد حسن روحاني هستند.اين تجمعات که هرکدام با عناويني متفاوت تشکيل مي شود اکنون به دردسري تازه براي دولت تشکيل شده که در سخت ترين برهه از مذاکرات قرار گرفته است به يک معنا حالا تيم مذاکره کننده در دو جبهه تلاش کند.از يک سو در مقابلش شش کشور بزرگ دنيا قرار دارند که مشغول آخرين چانه زني ها براي گرفتن امتيازات بيشتري هستند و از اين سو مخالفان که موتورشان از همان 24خرداد عليه حسن روحاني روشن شده است.اين وسط اما يک اتفاق عجيب ديگر هم افتاده و آن مقايسه روحاني با مرسي به جهت هشدار و يادآوري به او است.يک شبيه سازي ميان ايران و مصر که اولين بار در يک برنامه مناظره اي اتفاق افتاد.
چندي پيش صادق زيباکلام و حسين اللهکرم براي انجام مناظره به سايت خبرآنلاين دعوت شده بودند .مناظرهاي که با موضوعات مختلف، از جمله پرونده هستهاي، سياستهاي دولت، دغدغههاي فرهنگي و حتي مقايسه روحاني و مرسي برگزار شد.دراين مناظره درحالي که اللهکرم، روحاني را با مرسي مقايسه ميکند اما در متن خبر اين قياس حذف مي شود، اين در حالي است که خبرآنلاين در پرسشي از قول اللهکرم و خطاب به زيباکلام اينطور نقل ميکند:«آقاي اللهکرم در بخش قبلي سخنانشان گفتند روحاني بايد از سرنوشت مرسي عبرت بگيرد. با توجه به اينکه مرسي با کودتا از قدرت کنار گذاشته شد، آيا فکر ميکنيد با ادامه اختلافها ميان دولت و مخالفانش، ممکن است روحاني به چنين سرنوشتي دچار شود؟» زيباکلام در پاسخ به اين پرسش ميگويد: «بخشي از مثالهاي سياسي در ايران اصلا مثالهاي درستي نيستند و هيچ تناسبي با هم ندارند. مثلا درسگرفتن از سرنوشت مصدق و مرسي. شما اصلا به عمق مناسبات جامعه توجه نميکنيد. چه درسي بايد بگيرم از سرنوشت مرسي؟ اصل اين سؤال را قبول ندارم که ما بايد از سرنوشت مرسي درس بگيريم.ميگويند حقوق بشر دروغ است، اگر راست است چرا به عربستان چيزي نميگويند؟ دليل اين است که در ايران، جامعه مدني ريشهدار است. ظرف يکصد سال گذشته چند روزنامه بسته شده؟»حسين اللهکرم هم پاسخ ميدهد که من بحث درسگرفتن تاريخ را مطرح نکردم. از نقاط مثبت درس بگيريم و از حوادث منفي و تاريک تاريخ بايد عبرت بگيريم. اگر مرسي را مثال زدم چون مرسي توجه به جوانان نکرد.
مخالفان در خيابان؟
حالا اما يک نکته مهم به ميان آمده است . آيا برخي مخالفان که تا پيش از اين در ادوار قبلي به حفظ قانون و اصول آن اصرار داشتند ممکن است به حرکاتي خلاف قانون ادامه دهند .حميدابوطالبي فرد نزديک به حسن روحاني که معاون سياسي دفتر اوست چنين نوشته است :«مشاجرات در حال رسيدن به نقطه اوج آن است، مفروض بگيريم که عقلاي قوم شنيدهاند .آنچه را که بايد بشنوند و ديدهاند آنچه را که بايد ببينند.مفروض بگيريم مخاصمه بيش از اين به معناي تخريب وجهه و چهره ايران و تضعيف مذاکره کنندگان در مذاکرات است. قبول کنيم که اگر قرار است پروتکل الحاقي را بپذيريم و يا با آن مخالفت کنيم اکنون تمام زواياي آن روشن است. پس آن را از مشاجره پارلماني و دعواي خياباني و کشمکش رسانهاي به حوزه بزرگان و عقلاي قوم وانهيم، تا هر آنچه به صلاح اين ملت است را به تيم مذاکره گوشزد کنند.از اول امسال و گفتوگوي لوزان تا اين زمان، مشاجره و مخاصمه به اوج رسيده است. اکنون روشنگري کفايت ميکند. قبول کنيم جامعه به مفاهمه نيازمند است و مذاکره به آرامش روان و خاطرجمع و حمايت ملي و پشتگرمي از سوي رهبري و يکپارچگي و انسجام. بياييم اول کسي نباشيم که مخاصمه و مشاجره، ما را از ميدان مذاکره خارج مي کند.بياييم اول کسي نباشيم که سياستِ «شکست دروني بر اثر فشارهاي بيروني»بر ما اثر کرده و مشکلات عديده بر ايمان در اين امر ملي پديد ميآورد.اين راي سديد نيست که در ميانه نبرد، بر اصل نبرد ترديد کنيم و اسب راهوار از زير پاي سوارکار بکشيم و از قفا به ناگاه تيري برافکنيم و... و بر ما آن برود که نبايد.»
هشدار به مسولان
خبرگزاری آریا؛ اما دولت يازدهم منتقدان ديگري از جنس متفاوت هم د ارد . کساني که حرف هايشان را در لفافه مي زنند . يکي از آنها آيت الله جنتي است.او از ابتداي دولت يازدهم نقدهايي را نسبت به برخي بخش هاي دولت مطرح کرده است . او در جديدترين اظهار نظرش گفته است :اگر به بيت المال خيانت شود همه ملت طلبکار هستند و طرف خيانت کننده يک فرد نيست بلکه کل ملت هست.کسي در قبر و قيامت به درد ما نميخورد نه رئيس جمهور و نه رئيس کشور و نه ديگران در آنجا به درد ما نميخورند بلکه رضايت خدا را بايد در نظر داشت.جنتي ادامه داد:روزي اگر رضايت خدا يک طرف باشد و رضايت مقام مسئول طرف ديگر، بايد رضايت خدا را در نظر بگيريم. يک رئيسجمهور يک شب در کاخ رياست جمهوري است و فردا صبح با يک کودتا در بازداشتگاه مانند محمد مرسي رئيسجمهور مصر. با آن حرف هاي نامربوطي که در ايران زد و غروري که او را فرا گرفته بود فکر مي کرد همچنان زنده است و مي تواند رفتارش را ادامه دهد ولي با يک کودتا از قدرت کنار رفت او بالاترين مقام مصر بود. شما با يک امضا به کار گرفته ميشويد و با يک امضا ميرويد، بايد سعي کنيد خدا را راضي کنيد؛ چرا که اگر خدا راضي باشد شما در پستي باقي ميمانيد و اگر راضي هم نباشد و يا صلاح شما نباشد به خواست او از مقامي کنار ميرويد.