«حسن نجفی» کارگردان سینمای ایران که آخرین ساخته اش با عنوان «شرفناز» در سال گذشته به شکل مهجوری اکران شد در نامه ای خطاب به «سر لشگر محمد باقری» که آن را در اختیار «آینه نیوز» جهت انعکاس قرار داد، از معضلات امروز فرهنگی نوشت.
تابناک رضوی به نقل از آینه نیوز: «حسن نجفی» کارگردان سینمای ایران که آخرین ساخته اش با عنوان «شرفناز» در سال گذشته به شکل مهجوری اکران شد در نامه ای خطاب به «سر لشگر محمد باقری»؛ رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران که آن را در اختیار «آینه نیوز» جهت انعکاس قرار داد، از معضلات امروز فرهنگی نوشت. متن نامه این نویسنده، کارگردان، شاعر و عکاس که سابقه تدریس، نگارش کتاب و حضور در پروژه های متعدد سینمایی از جمله فیلم «محمد رسول الله(ص)» را دارد در ادامه می آید.
بسمه تعالی
جناب سرلشگر محمد باقری ریس محترم ستادکل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران
سلام علیکم
به عنوان یک هموطن و شهروند دغدعه و تلاش شما را برای نمایش و بیان اقتدار جمهوری اسلامی ایران دیدم و به خود بالیدم که دفاع مقدس و انقلاب اسلامی چنین فرزندان برومندی را پرورش داده است.
سخنان اخیر حضرتعالی در مورد حفظ و حراست از امنیت مرزهای شرقی و بیان اتفاقات نامبارکی که در خاک پاکستان در خصوص حمایت و اموزش تروریست های تحت پوشش عربستان و امریکاست را شنیدم. لحن مقتدرانه حضرتعالی کاملا غرور انگیز و حکایت از روح پاسداری از ایمان و وطن داشت. روح و اندیشه ای که در فضای فرهنگی واداده وطن سالهاست کم رنگ و ضعیف شده است.
وقتی سخنان حضرتعالی را شنیدم بسی تاسف خوردم به نبود چهره هایی هم تراز در حوزه فرهنگ. شما را یا حاج قاسم را با مدیران دستگاه های فرهنگی در یک ترازو خواستم بسنجم. چنان غمی بر من مستولی شد که گذشتم... چقدر باید کار نابلد یا غیر همراه و غیر مسول بود... بی خردی و بی برنامه گی از در و دیوار فرهنگ می بارد و بسیار غم انگیز تر اینکه فرهنگیان به تطهیر آن هایی بر آمده اند که چنین حیاتی بر فرهنگ رقم زده اند .
حتما خبر ندارید که سه چهارسال قبل با همین موضوعی که حضرتعالی الان دغدعه ان را بیان می کنید حقیر فیلمی با بودجه شخصی ساختم. گفتم در خاک پاکستان گروه های افراطی با دلار عربها و امریکا دارند چه کارها که نمی کنندِ. در فیلم مردم منطقه بلوچ را در واقع خود پاکستانی های شریف را به تقابل با آنها خواندم.
اما سرلشگر نازنین وطن بلایی در همین جشنواره فجر و مطبوعات به اصطلاح فرهنگی بر سرم آوردند که نگو و مپرس! سر فیلم مرا چنان در اکران در همین دستگاه های به ظاهر ارزشی بریدند که دیگر نتوانم از جای بر خیزم.
انها تا مرا به رقص و آواز و فیلم های دختر پسری و قصه های خیانت نکشند دست بردار نیستند! چرا چنین کردند و چرا مراکزی که دیده بان ارزشی انقلاب است متوجه نشد. هیچ جشنواره خارجی فیلم را برنتابید و همه به فضل خدا پس زدند تا بفهم ام غربت اهالی انقلاب اسلامی یعنی چی.
«شرفناز» را عبور میکنم ...بعدها رفتم سراغ داستان پیوند نامبارک صهیون و عربستان و ترکیه... گفتم آقا دارد باز اتفاقی می افتد. 2 سال در اردوگاه ها و ترکیه تحقیق کردم و نوشتم. از داعشی که در داخل ترکیه بود و حمایتی که صورت می گرفت. از ناموس سوری ها نوشتم... از قاچاق بچه های یتیم جنگ سوریه که برای فروش اعضا و جوارح قاچاق می شود. در دستگاههای فرهنگی که شاید به نوعی هم زیر مجموعه باشد دواندن و دواندن و حق مرا به دو فیلم دادند که تازه گیها خبری از آن ها نیست. جالب اینکه هنوز فیلم قبلی تهیه کننده تمام نشده و پرونده بسته نشده یه فیلم دیگر دادند که کار کند! انگار سرلشگر عزیز، انقلاب و دفاع مقدس در منوپل چند نفر خاص است.
نوشتم برایتان که بدانید قبل از شما ما باید در حوزه سینما فریاد می زدیم که متاسفانه نگذاشتند. بذارید راحت بگویم با دغدعه شما همراه نیستند. فرهنگ به بازار مکاره عجیبی تبدیل شده است. می خواهید بدانید مانع چه اندیشه هایی هستند برایتان فیلمنامه ی مربوط به بالکان را می فرستم که 5 سال پیش نوشتم... «الفیدا»... «طوبا»...در مورد سوریه ...عراق... سریال «مریم» در مورد مدافعان حرم...و ....
می نازم به اقتدارتان و سرافکنده ام از باب اوضاع و احوال فرهنگی که همت می کشد و اراده. ریشه در خون شهدا نبود بدجوری نسخه اراده ما پیچیده شده بود. ماندیم تا الان و به فضل خدا می مانیم تا بعد اما شما که خوش فکرید چاره ای بیاندیشید. ما از آن هایی که باید می اندیشیدند نا امید شدیم!
موفق باشید و پایدار
