با انتخاب اعضای شورای شهر جدید مشهد از گوشه و کنار گمانهزنیها برای انتخاب شهردار شروع شده است، شهرداری که باید بار عملکرد نه چندان قابل دفاع شهردار قبلی را به دوش بکشد و پاسخگوی انتظارات و اعتماد افرادی باشد که پس از مدتها به جناح مطلوبشان اعتماد کرده و به صحنه آمدهاند و در عین حال توان مدیریت شهری مانند مشهد را که سودای جهانی شدن در سال ۲۰۱۷ را دارد و میخواهد پایتخت مطلوب فرهنگی جهان اسلام نیز باشد را، داشته باشد.
برخی از این پیشبینیها ریشه در اطلاعات شنیداری دارند و بخشی دیگر از پشت پرده میآیند و...، همه این گمانهزنیها را میتوان در دو دسته جامع جای داد اول آنهایی که متضمن تمایلات گروه، فرد یا افراد مختلفی است که یا خود تمایل به مطرح شدن در زمره گزینههای شهردار مشهد، دارند یا بدنبال ایجاد جنجال روانی و رسانهای برای تحت تاثیر و فشار قراردادن انتخاب کنندگان و تحریک افکار عمومی هستند. دسته دوم هم آنهایی هستند که به سادگی شنیده و نقل قول نمیشوند و ریشه در ساختار و محتوای تصمیمگیری پیشنهاد دهندگان فرد مناسب این منصب برای شهر مشهد به وزیر کشور دارد.
دسته اول با استفاده از مکانیزم شایعه با سرعت و فراوانی بالایی پخش و دسته دوم در صورت نشت خبر هم معمولا از آنجایی که کمتر شنیده شدهاند نه به چشم میآیند و نه مورد توجه قرار میگیرند.
صرف نظر از همه پیشبینیهایی که برخی از آنها اشاره به افرادی دارد که با توجه به متغیرهای مختلف جز زاییده تخیل، تمایل و فرافکنی نمیتوانند باشند و بدون قصد ورود به این جریان ناصواب عوامانه, کماندیشانه یا همان پوپولیستی، در بین گمانهزنیهای فعلی، نام شهردار و دوستداران قدیمی پست شهرداری مشهد هم دیده میشود که بهانهٔ نگارنده برای قلم زدن این یادداشت شد، یکی از این افراد مهندس نوروزی و دیگری مهندس مقدوری است.
گرچه نام فرد اول بیشتر شناخته شده است و در زمره اعضای فعلی منتخبین لیست امید شورای شهر مشهد قرار دارد و در گذشته نیز یکبار موفق به کسب عنوان شهردار مشهد شده است... اما فرد دوم یعنی محمد مقدوری علیرغم عدم مشهور بودن و گمنامی نسبی، فردی است که در ادوار مختلف تلاش کردهاست نقشی پنهان و البته موثر را در انتخاب شهرداران مشهد ایفا کند.
وی در زمان استانداری مهرعلیزاده در خراسان بزرگ مدیرکل دفتر فنی استانداری شد و با نقش آفرینی پنهان و موثر توانست شهرداری مطلوب، برای جریان متبوعش در مشهد یعنی آقای نوروزی را حمایت نماید و به این صورت نوروزی در سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۲ شهردار مشهد شد.
البته در آن دوره و از دید مطلعان، گرچه مهندس مقدوری فرد گمنامی بود ولی از محتملترین گزینهها برای شهرداری مشهد به حساب میآمد و رایزنیهایی که در این زمینه داشت، تقریبا به نفع وی جریان انتخاب شهردار را هدایت میکرد ولی در نهایت نوروزی، شهرداری که مانند بسیاری دیگر از شهرداران مشهد، نتوانست خاطرههای خیلی خوبی در ذهن مردم مشهد بسازد، در کانون توجه قرار گرفت و مقدوری از منصب شهرداری مشهد بازماند، اما وی به عنوان یک مهندس با پشتکار ساختمان، که بخشی از سلامتی خود را در حین کار از دست داده بود، از پای ننشست و اندکی بعد توانست با تودیع مهندس اکبرزاده و با حمایت گروههای قدرتمند استان، به صندلی معاونت هماهنگی امور عمرانی استانداری خراسان تکیه بزند. البته صرف نظر از اینکه در آن دوران عدم شفافیت و خود قانون بودن طبیعت شهرداری بود، اما برخی انتظارات از قانونگرایی و شفافیت علیرغم حمایت دولت وقت از این انتظارات، در عملکرد شهرداری مشهد که به پشت گرمی استانداری حرکت میکرد به عمل نپیوست ، پروسهای سیاسی با هدایتی هوشمند که ادامه آن منجر به طرح تفصیلی و مقررات ناموزون شهرداری در سالهای بعد تا سال ۱۳۹۲ و زمینه مشکلات فعلی در سالهای بعد از آن شد.
گذشته از همه اینها هیچکس به یاد مهندس گمنامی که با اخلاق تند خود در حمایت از حقوق شهروندان در مقابل جریانهای سیاسی ایستاد و زمینهی تغییرات و توسعه بسیاری را نه تنها در مشهد بلکه در کشور کلید زد نیافتاده است...
فردی که در دوران خود طرحهای بزرگ معلق مانده، شاید 30ساله مشهد را بهروزآوری و اجرا کرد، دور تا دور مشهد را در طرحی به نام صد متری به هم دوخت ، بزرگترین پل با مقطع متغیر را که نمادی از مشهد با شکل کبوتر شد را با نام قائم در مدتی کمتر از یکسال علیرغم کارشکنیها و آتشسوزیهای عمدی و در حالی که پروژه قبل از آن با نام میدان استقلال ۱۱ سال طول کشیده بود، به بهرهبرداری رساند و پروژههای دیگری مانند پلهای فجر و غدیر و ... را به نتیجه رساند. البته با همه این عملکرد و علیرغم حب بسیار، در نهایت مشمول بغضهای پنهانی که چندان شفافیت و پاکدستی برایشان خوشایند نبود شد. مهندس امیریپور فردی بود که وظیفه و رفاه شهروندان مشهد برایش مقدم بر تمایلات گروهی و شاید سیاسیاش بود.
علیرضا الفت / تابناک خراسان رضوی