به گزارش تابناک یزد، بر اساس تقویم رسمی کشور، روز 27 اردیبشت ماه به عنوان روز "ارتباطات و روابط عمومی” نامگذاری شده است و اصولا این روز به عنوان فرصتی برای تجلیل و قدردانی از فعالان این حوزه خطیر اختصاص مییابد، این در حالی است که به نظر میرسد وضعیت روابط عمومیهای استان در دهه گذشته رو به قهقرا بوده و لازم است حداقل برای یکبار هم که شده، دست اندرکاران امر، مراسمهای تجلیل را به نشستهای خود انتقادی بدل کرده و برای مسیر ناکجاآبادی که در پیش گرفته شده است چاره اندیشی کنند.
کارکنان روابط عمومی ها؛ خدوم و نجیب اما اسیر!
فضای عمومی مسئولان و کارشناسان روابط عمومیهای استان، مملو از نیروهای خدوم و نجیبی است که سختیهای حوزه روابط عمومی را به جان خریدهاند و در شرایطی که قریب به اتفاق کارکنان دستگاه، از پذیرش پست پرمشقت و زمانبر روابط عمومی، سر باز میزنند، حاضر به فعالیت در این عرصه شدهاند و خدمات موثری را ارائه می کنند. اما متاسفانه خرده فرهنگهایی که به واسطه انباشت برخی اقدامات غلط، در طول سالها و دورههای مختلف، در حوزه روابط عمومیهای استان شکل گرفته است، به نوعی بخش عمدهای از مسئولان و کارشناسان این حوزه را سحر خود کرده و بدون آن که بخواهند، آنان را به بازیگران اصلی این خرده فرهنگها و پدیدههای نامأنوس، بدل ساخته است. لذا این نوشتار، نه انتقاد به فرد یا گروهی خاص، بلکه انتقاد به فرهنگ غلطی است که اگر در حوزه روابط عمومیها تداوم یابد، باتلاقی خواهد شد که رهایی از آن ممکن نخواهد بود.
تملق گویی و ریاکاری؛ کارکرد واقعی روابط عمومی ها ؟!
براساس تعاریف جاری در حوزههای آکادمیک، از روابط عمومیها به عنوان چشمان بینا و قلب تپنده سازمان یاد میشود و این درست در حالی است که تعریف حقیقی این واحد، در سازمان دولتی استان یزد، رفتهرفته به سمت تبدیل شدن به نهادی کور، تملقگو، چاپلوس و ریاکار سوق داده شده که در مسیر تحقق اهداف ریاست سازمانش، از هیچ کوششی، ولو به قیمت تضییع حقوق شهروندان و منتقدین، فرو گذار نخواهد کرد.
یک کارشناس ارشد روابط عمومی در برنامه رادیویی "هنر هشتم” در همین رابطه با بیان اینکه روابط عموميها درتصمیمگیریها و رفتار شان بايد منافع جمعي را بر منافع فردي اولويت دهند، معتقد است: اگرروابط عمومي فقط نقش سخنگوي سازمان و رئيس سازمان را داشته باشد درامر اغناي افكار عمومي موفق نخواهد شد. "فیروز دیدن دار” ادامه میدهد: روابط عموميها باید استقلال تخصصي خود را حفظ كنند و بله قربان گوي رئيس سازمان شان نباشند.
وي با اشاره به اهميت تخصصي وحرفهاي بودن روابط عموميها ادامه میدهد: متاسفانه بعضا ميبينيم كه مردم براي ديدار با يك مسئول روابط عمومي باید از قبل وقت بگيرند در حالي كه اين موضوع با كاركرد اصلي روابط عموميها يعني در دسترس بودن، تعارض کامل دارد.
بانگاهی به نحوه عملکرد روابط عمومیهای استان یزد، میتوان اذعان کرد بخشی از روابط عمومیهای استان، از کارکرد اصلی خود دور شده و به جای آن که حلقه واسط قابل اعتمادی بین مردم و سازمان خویش باشند بر "بیتفاوتی و بیاعتمادی” مردم افزوده و به واسطه تلاش در انعکاس غلوآمیز اقدامات و فعالیتهای دستگاه خویش، متاسفانه اعتماد مردم به نهادهای دولتی را تا حد زیادی از بین بردهاند.
شوهای خبری ساختگی!
وفور ناگهانی اخبار از سوی برخی نهادها، که اغلب نیز به لحاظ محتوا بیفایده و بیمخاطب است، در مناسبتهای مختلف سال، گاهی تعجب فعالان عرصه رسانه و مطبوعات را بر میانگیزد. اینگونه اقدامات که بیشتر به اجرای یک "شو و نمایش” خبری برای مدیر سازمان شبیه است، اعتقاد مردم و مخاطبان به سازمان را نشانه رفته و اعتماد آنان را از رسانههای دولتی سلب میکند. اینگونه وفور انتشار خبر در مقاطعی خاص، بیشتر به یک "زورآزمایی خبری” بین روابط عمومیهای دستگاههای مختلف شبیه است که مسئول روابط عمومی، از طریق آن به جلب نظر مدیر دستگاه تحت امرش میپردازد و بیتوجه به تاثیرات این گونه اقدامها بر روی مخاطبان، بر حرکت خود اصرار میورزد. فاجعه آنجاست که این گونه روابط عمومیها، در مراسمها و نشستهای مختلف، به عنوان روابط عمومی برتر مورد تجلیل قرار گرفته و همین امر نیز، به گسترش این تفکر در سطح روابط عمومیهای استان دامن میزند. امروزه دیگر راه اندازی شوهای خبری فلان مدیر و یا فلان سازمان، امری فراگیر شده و نه تنها عار نیست که مایه مباهات و افتخار نیز به شمار آمده و مدیر آن روابط عمومی را در زمره روابط عمومیهای قدرتمند و کاربلد قرار میدهد! غافل از آن که مردم و مخاطبان عادی، اینگونه رفتارها را درک کرده و واکنش خود به آن را از طریق بیتفاوتی و بیاعتنایی به صحت اخبار آن سازمان نشان خواهند داد.
توجه به رویکردهای دولت:هیچ!
در حالی که چندی قبل ریاست دفتر رئیسجمهور در نشست شورای اطلاعرسانی دولت، 14 محور را به عنوان اصلیترین ماموریتهای روابط عمومی ادارات دولتی مطرح کرد اما عملکرد بخش عمدهای از روابط عمومیهای استان، هیچ نشانهای از کمک به تحقق و یا حداقل تبیین این دستاوردها ندارد.
"محمد نهاوندیان”در این نشست که اسفندماه سال گذشته برگزار شد ازکنترل تورم و ساماندهی اقتصاد، مذاکرات هستهای، مبارزه با فساد اداری، پافشاری بردسترسی آزاد مردم به اطلاعات، مقابله با رانت و رانتخواران، طرح جامع بیمه سلامت،کاهش اتکا به نفت در بودجه، محیط زیست، حفظ منابع آبی و احیای کشاورزی، رونق اقتصادی و خروج از رکود به عنوان بخشی از اولویتهای دولت تدبیر و امید نامبرده و از روابط عمومی وزارتخانهها و دستگاه های اجرایی خواسته است تاتلاش خود را برای تشریح و تبیین این اولویتها و دستاوردهای دولت بکار گیرند.
با نگاهی به فضای عمومی روابط عمومیهای استان، به جز چند دستگاه خاص، شاهد آنچنان روزمرگی و سردرگمیهای کسل کنندهای هستیم که حتی نشانهای از کمک به تبیین این دستاوردها و اهداف دولت دیده نمیشود و تحقق این ماموریتها، از یک سو با "بخشگرایی کور” و از سوی دیگر با "تخصصگرایی صرف” تحدید میشود. شاید بی جهت نباشد که دکترنهاوندیان در نشست شورای اطلاع رسانی دولت بر این نکته اذعان میکند که "متاسفانه گاهی شاهدیم خود دستگاههای دولتی از کارهای انجام شده در بخشهای مختلف اطلاعی ندارند” و تردیدی نیست که گناه روابط عمومیها در این رابطه، گناه کوچکی نخواهد بود! برگزاری نشستهای متعدد آموزشی روابط عمومیهای استان نیز که از شش سال قبل با جدیت پیگیری میشود به نتیجه روشنی نرسیده و روابط عمومیها را همچنان در خواب عمیقشان نگه داشته است و این خود، مشکل دیگری است که دست اندرکاران امر باید برای کارآمد کردن نشستهای آموزشی خود، چاره اندیشی کنند.
سند راهبردی روابط عمومیها؛ سندی بر بی برنامگی روابط عمومیها
به راستی اگر امروز از تعدادی مدیران روابط عمومی در خصوص محورهای سند راهبردی روابط عمومیهای استان یزد،سئوال شود چند نفر میتوانند به سئوال ما پاسخی، حتی اجمالی،بدهند؟! سندی که حتی برخی از ناظران و تهیه کنندگانش نیز،خود در خفا بر ناکارآمدی آن اذعان دارند و به اجرای درست و نتیجه بخش بودن آن نیز تردیدها و شبهات بسیاری وارد میکنند. سندی که بیشتر به سندی برای”ژست دادن” روابط عمومیهای استان یزد در کشور بدل شده، در محتوا، سندی غیرکاربردی و غیر عملیاتی و بدون در نظر گرفتن واقعیتهای موجود در روابط عمومیهای استان یزد است و خواهیم دید که دست اندرکاران اجرایی کردن این سند را با مشکلات عدیدهای مواجه خواهد کرد، چرا که این سند، بدون شناخت از معضلات حقیقی و مشکلات کنونی روابط عمومیهای استان تنظیم و نگاشته شده و چراغ راه خوبی برای روابط عمومی های استان نیست.
تیر تیز روابط عمومیها در قلب منتقدین
در حالی که روابط عمومیها، خود باید پیشگام در عرصه انتقادپذیری و حمایت از فرهنگمتعالی نقد باشند امروز شاهد آنیم که در موارد گوناگون، در برابر کوچکترین انتقادهای مردمی و یا رسانهای، رو ترش کرده و برای توجیه عملکرد خود و یا دستگاه خود، آسمان را به ریسمان میبافند و از پذیرش نقدهای سازنده سرباز میزنند. منتقدین، که بر اساس تعریف آکادمیک، میباید روابط عمومیها را پشت و پناه خود بدانند، در پاسخ انتقادات بحق و یاناحق خویش، اولین خاکریز روبرویشان را روابط عمومیها میبینند که با تیزترین تیرها، منتقد را هدف قرار داده و او را با تمسک به هر شیوه و روشی از صحنه طرد میکنند. براستی با چنین فضا و فرهنگی، روابط عمومیها میتوانند کمک حال دولت در تحقق توسعه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی باشند؟! روابط عمومیها که امروز به جای ملجاء بودن برای منتقدین، به سپر مدیر دستگاه در برابر آنان بدل شدهاند چگونه میخواهند به کارکردهای واقعی خود جامه عمل بپوشند و لااقل اگر یاری برای تحقق نشاط اجتماعی نیستند به باری برای تحقق این مهم تبدیل نشوند؟!
اصلیترین راهکار: تغییر ماهوی شورای هماهنگی های استان
اما در شرایط کنونی شاید بتوان، یکی از مهمترین راهکارها برای فرار از همه گیرشدن خرده فرهنگهای شومی که در فضای روابط عمومیهای استان به امری "عادی” بدل شدهرا تغییر ماهیت شورای هماهنگی روابط عمومیهای استان از حالت "مشورتی” به حالت "نظارتی و کارکردی”دانست. مناسب است در نشست شورای اداری استان و در قالب مصوبهای، انتصاب مسئولان روابط عمومی و کارشناسان این حوزه به احراز صلاحیت آنان در شورای هماهنگی روابط عمومی ها منوط شود تا از یک سوء این شورا با نگاه تخصصی خود از ورود افراد ناکارآمد به این بخش جلوگیری کرده و از سوی دیگر ابزاری برای نظارت تاثیرگذار بر عملکرد روابط عمومیها باشد. اگرچه تحقق این مهم، خود منوط به ارتقاء نگرش موجود به حوزه روابط عمومی در درون این شوراست. شورایی که به نظر میرسد تا رسیدن به سطح ایدهآلش راه درازی را در پیش دارد.همچنین لازم است مقامات عالی و متولیان امر، در خصوص ارتقاء جایگاه پست سازمانی روابط عمومی در دستگاههای دولتی چارهای بیاندیشند تا این پست سازمانی، از احترام و ارزش بیشتری برخوردار شده و نخبگان دستگاه را برای مشارکت در این حوزه ترغیب نماید.
سخن پایانی
به گزارش پرگار، روابط عمومی، هر چه هست بیتردید واحدی برای تملقگویی و بله قربانگویی نیست. روابط عمومی هر چه هست، بیشک دستگاه چاپ خبرهای تشریفاتی و بیاثر نیست. روابط عمومی، گوش و چشم و قلب نیست. روابط عمومی، تکهای از مردم است در سینه هر سازمان که از تپش و طراوتش خونی تازه در رگهای بیروح نهادهای دولتی جاری ساخته و اعتماد مردم را به عنوان عزیزترین امانت، به چراغ راهی برای سازمان بدل کرده و سازمانش را به معنای حقیقی به نهادی "خدمترسان” تبدیل میکند. روابط عمومی قطعا کار هر کسی نیست ... روز و هفته روابط عمومی مبارک.