از انفجار دفتر سال 60 تا برخی حاشیه‌های امروز
«دکتر محمدرضا حسینی بهشتی» چندان اهل مصاحبه، آن هم گفت‌وگوهایی از جنس سیاست نیست. اگر قرار باشد درباره حوزه کاری و مطالعاتی‌اش یعنی فلسفه صحبت کنید، استقبال می‌کند و با علاقه موضوع را می‌پرسد؛ اما سخت می‌شود او را مایل به انجام گفت‌وگوی سیاسی کرد مگر اینکه درباره انفجار سال 60 دفتر مرکزی حزب جمهوری و پدر شهیدش باشد.
کد خبر: ۵۳۶۴۸
تاریخ انتشار: ۰۶ تير ۱۳۹۴ - ۲۲:۲۰ 27 June 2015
به گزارش تابناک یزدعلاوه بر تشابهات ظاهری، با او که صحبت می‌کنی خیلی از نشانه‌های خلقی و رفتاری پدر را دارد؛ همانطور که درباره ایشان شنیده‌ایم. با یادآوری بعضی از خاطرات، با صدای بلند می‌خندد؛ به بیان ماجراهای دیگر هم که می‌رسد ترجیح می‌دهد با کلمات شمرده و دقت بیشتر آنها را بیان کند. خاطرات را که مرور می‌کند نمی‌شود از تلخی‌های آن گذشت و نادیده‌شان گرفت. با این حال وقتی به دنبال اثری از رنجش یا خشم در او می‌گردم، به بیان یک بیت شعر قناعت می‌کند و می‌گوید: «دریای فراوان نشود تیره به سیل / عارف که برنجد تنک‌آب است هنوز».

در سال‌های اخیر خانواده شهید بهشتی با مسائل دیگری هم درگیر بوده‌اند. چندان مایل نیست در رسانه‌ها به جزئیات آن بپردازد اما توضیح می‌دهد که: «تجربه این سال‌های اخیر دشواری‌هایی هم برای ما داشت، اما برایمان خیلی آموزنده بود. با چیزهای غیرمترقبه‌ای روبرو شدیم. آسان نبود، اما احساس می‌کردم به ‌لحاظ شخصی خدا برای ساخته‌شدن ما زمینه‌هایی را فراهم کرده است و همه اینها از سر لطف اوست. ما تجربه‌ای را آموختیم و این تجربه در خاطره جمعی جامعه ما ماندگار است».

این گفت‌وگو در مؤسسه فرهنگی - پژوهشی «نو ارغنون» انجام شد؛ مؤسسه‌ای که او ریاستش را برعهده دارد و سال‌هاست در حوزه حکمت و فلسفه پژوهش می‌کند.

شهید آیت‌الله بهشتی به‌عنوان چهره‌ای آزاداندیش و روشنفکر شناخته می‌شوند. چه عواملی در زندگی ایشان بود که او را تبدیل به روحانی‌ای معتقد به گفت‌وگو و تعامل کرده بود؛ تا جایی که در مناظره‌های تلویزیونی با حضور نمایندگانی از تفکرات مختلف شرکت کرد و این برای خیلی از جوانان امروز جالب و مورد توجه است؟

مرحوم شهید آیت‌الله بهشتی جزو چهره‌هایی است که در طول زندگی نه‌چندان طولانی و پرفراز و نشیب 53 ساله‌اش حوادث مختلفی را تجربه کرده است. ایشان با اینکه در یک خانواده روحانی و در فضای سنتی شهر اصفهان به‌دنیا آمده، اما درعین‌حال از همان آغاز علاقه‌مندی و هوشیاری نسبت به مسائل روز و اجتماعی داشته است. در دوران تحصیل به آموختن زبان انگلیسی علاقه‌مند شد و دوره‌ای را نزد یکی از اقوامش که زبان انگلیسی را خوب می‌دانسته، گذراند. درعین‌حال، در آن مقطع که کسی در منازل رادیو نداشت، به‌جهت علاقه‌مندی‌اش به شنیدن مسائل اجتماعی و سیاسی روز در منزل آنها رادیو گوش می‌داده و به‌خصوص اخبار جنگ جهانی را دنبال می‌کرده است. با تغییر فضا در ایران بعد از شهریور 1320 و امکان روی آوردن به تحصیلات حوزوی، ایشان به دروس اسلامی علاقه‌مند می‌شود.

به شناخت جوانان از شهید بهشتی اشاره کردید و من هم جوانانه با شما صحبت می‌کنم. زمانی درباره علت علاقه ایشان به علوم اسلامی و تحصیلشان در آن مدارس از ایشان پرسیدم و تعریف می‌کردند که من در خانواده‌ای متولد شدم که آنها عالمان دینی بودند و بنابراین، کششی به‌سمت علوم اسلامی و دینی داشتم. گذشته از آن، در دبیرستان سعدی که یکی از مدارس خوب اصفهان بود، یک روز سر کلاس متوجه شدم یکی از همکلاسی‌هایم در حین کلاس درس و زیرمیز، کتاب دیگری می‌خواند. من نگاه کردم و از ایشان پرسیدم چه کتابی است و گفت که معالم می‌خواند و برایم جالب بود. من با یکی از همشاگردی‌ها چند مسیر چند کیلومتری را تا مدرسه می‌رفتیم و برمی‌گشتیم. وقتی از کنار مدارس علمیه، مثلاً مدرسه صدر اصفهان رد می‌شدم، می‌دیدم که چطور طلبه‌ها با حرارت مشغول بحث و درس هستند. برایم این فضای پرجنب‌وجوش جالب بود، به‌خصوص فضای معنوی و باصفای مدارس حوزوی برایم جاذبه داشت. ضمن اینکه در مسیر راه خانه تا مدرسه دوستی داشتم خوش‌سیما، اما با جمعی از جوانان که دوستان او بودند، بعضاً حرف‌ها و شوخی‌های ناشایستی را مطرح می‌کردند و من از آن فضا دیگر خوشم نیامد و تصمیم گرفتم دروس اسلامی بخوانم.

ایشان در تمام طول تحصیل دانش‌آموز باهوشی بوده است و دروسش را خیلی خوب خوانده بود، به‌خصوص در دروس ریاضی و فیزیک و ادبیات. به 18 سالگی که رسیده بود، احساس می‌کرد اصفهان کفاف علاقه‌مندی و عطشی را که داشته است، نمی‌دهد و به قم رفت. آنجا هم در اواخر سطح بوده و با چهره‌های آن ایام آشنا می‌شود، به‌خصوص با دو چهره مهم در فقه، یعنی آیت‌الله بروجردی و اصول، یعنی مرحوم محقق داماد. حلقه‌ای از طلاب فاضل جوان، گرد مرحوم داماد و حلقه‌ای هم دور مرحوم امام (ره) شکل می‌گیرد که مرحوم آیت‌الله منتظری و مطهری و گروهی دیگر در آن بودند و در حلقه شاگردان مرحوم داماد، مرحوم بهشتی و امام موسی صدر و حاج آقا موسی شبیری زنجانی و آقای موسوی اردبیلی بودند و به‌نظر می‌رسد میان این دو حلقه، رقابت درسی هم بوده است.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار