دولت ماندگار، کوتاه آمدند اما کوتاه نيامدند، اعجاز شهادت رمز ماندگاري است، مي شود از دولت عشق رمز ماندگاري آموخت.
هفته دولت هرسال را زنده به یاد شهدای دولت می دانند و خاطره نام شهیدان رجایی و باهنر را زنده می دارند، اما به واقع ظلم است اگر آنان را محدود به چارچوب زمان و چند روز از سال بدانیم و بلکه لازم است تا با شناخت بیشتر آنان سبک و رسم سلوک و مدیریت آنان را سرمشق قرار دهیم.
بيش از آنکه روز هاي زمامداري و مديريت کسي را بشمارند، نگاه مي کنند در اين يک روز، يک روز ها ، چه کرده است. رصد مي کنند در اين فرصت توانسته است براي ملک خويش "فرصت سازي" کند و يا فرصت هاي موجود را هم به "تهديد" تبديل کرده است. تامل مي کنند در کارنامه اي که چه نمره ها دارد. بررسي مي کنند که مي شد در اين زمان بهتر کار کرد يا خير.
راز و رمز ماندگاري هم در همين کارهاي درست است که بايد فراوان باشد و کارهاي نادرست که رو به صفر شدن بايد حرکت کند. مردم با برسي کارنامه اي چنين است که پايان آن را مهر ماندگاري مي زنند و يا به خط قرمز از بالا تا پايين آن را قلم مي گيرند. چنانکه بر خيلي دوره ها و سلسله هاي حکومتي خط قرمز کشيدند و تاريخ هم اين اقدامشان را تاييد کرد اما هستند کساني که مدت مسئوليت و حکومت شان کوتاه است اما نام بلندي براي خود مي گذارند درست مثل رجائي و باهنر که يک ماه و اندي مسئوليت داشتند اما چنان انجام وظيفه کردند که پس از آن ها هر دولتي که آمد و خواهد آمد پس از اين زير بار مسئوليت رجائي شدن خواهد رفت و مردم از آنان چنين توقعي دارند.
حالا اينکه چقدر به اين دولت که مي توان آن را " دولت عشق" ناميد شبيه اند و يا خود را پشت اين شعار پنهان مي کنند بحث ديگري است. مهم اين است که ملت ، دولت ها را رجائي وار و باهنر مرام مي خواهد.
دولتي که کوتاه آمد اما "کوتاه" نيامد. مدت کارش کوتاه بود اما از آرمان ها کوتاه نيامد و همين يکي و شايد مهم ترين راز ماندگاري اين دولت کوتاه اما بلند بود. دولتي که خود را وامدار مردم مي دانست و امين شان نيز هم. دولتي که حاضر نبود بي حساب حتي ريالي از بيت المال بردارد و دست ها شان و حساب شان چنان پاک بود که مي توانستند در برابر دنيا اعلام کنند که چه مي کنند. نه فيش هاي محرمانه داشتند و نه اجاز مي دادند کلمه "اختلاس" وجود پيدا کند. دولتي که خدمت به محرومان را وظيفه اي سعادت آفرين مي دانست که مي تواند آدمي را به قرب خداوند برساند. از اين دولت کوتاه اما ماندگار حرف هاي خواندني و فراواني است که بايد خواند و بايد گفت تا درس شود براي دولتمردان و براي خودما که هر جا هستيم رجائي وار کار کنيم و باهنر اميد، به تدبير بنشينيم که حق اين ملک و ملت خدمت شايسته است.
دولت کوتاه اما ماندگار رجائي و باهنر يک درس بزرگ است و حق است که دولت امروز آن را به عمل درآورد و تمام قد براي خدمت برخيزد و لحظه اي را فرونگذارد. اقتصاد را تا جايي که مي شود سامان دهد. چاله هاي پيشين را بپوشاند و از دل رکود، راهي به سوي توسعه بگشايد. به سفره هاي مردم و توسعه همه جانبه فکر کند. براي فرداي نسل نو برنامه داشته باشد. هفتگانه مورد نظر رهبر انقلاب را نقشه راه خويش بداند و اقدام به عمل کند.
ديگر اجزاي حکومت، از ديگر قوا و ديگر تريبون داران نيز توجه کنند که موفقيت دولت، فقط به حساب قوه اجرائي نوشته نمي شود بلکه توفيق نظام است چنانکه خداي نکرده ، ناکامي روي دهد نيز فقط به حساب دولت نوشته نمي شود بلکه به حساب ناکارآمدي نظام نوشته مي شود پس شايسته است کساني که در کشتي نشسته اند به صرف ناخوش آمدن از سکان دار، کشتي را سوراخ نکنند بلکه همه براي رسيدن به مقصد، در کنار هم و يار هم باشند نه بار هم که جهان کفر با هزار حيلت به اندازه کافي ، بار توليد مي کند که اگر با هم نيز اقدام کنيم به هزار زحمت مي توانيم آن را از سر راه برداريم پس نه پسنديده است و نه عاقلانه که خود ماهم براي يکديگر زحمت ايجاد کنيم.
خوب است همه افراد و مسئولان و تريبون داران ، سخنان مهم رهبر انقلاب در ديدار با دولت را خوب گوش کنند و خوب عمل کنند و نسبت خود با دولت را هم در هندسه کلام رهبري تعريف کنند آن وقت صداي نا خوش و آهنگ ناساز از درون خانواده انقلاب نخواهيم شنيد و کساني با قصد خير کار ناخير نخواهند کرد و حرف ناصواب نخواهند زد. نقدشان، آينه گرداني در برابر دولت خواهد بود و حمايت شان هم نه ناديده گرفتن زخم ها که مرهم نهادن آن خواهد بود.
بگذريم، رجائي و با هنر کوتاه آمدند اما از آرمان هاي خود ذره اي -حتي- کوتاه نيامدند و ماندگار شدند و در آخر نيز با معجزه شهادت، به جاودانگي رسيدند . اميد که دولت روحاني و همه دولت هايي که پس از اين خواهند آمد درس ماندگاري را از رجائي و باهنر بياموزند و همواره به خدمت مردم با قصد قربت ، افتخار کنند.
غلامرضا بنی اسدی/تابناک رضوی
