از حج حسینی تا حقیقت کربلا ؛
امام حسین(ع) روز هشتم ذی الحجه، حج را ناتمام گذاشت، تا از خانه خدا به سوی حضرت خداوند راهی شود آن هم در برابر چشمان بسیاری از ظاهربینان که شاید او را به خاطر حج ناتمام به پرسش می کشیدند، حال آن‌که آن سال، فقط حج کسانی تمام و کامل شد که با حسین(ع) به کربلا آمدند!
کد خبر: ۳۰۸۴۰۶
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۵ - ۰۷:۳۷ 08 October 2016
نگاه تاریخی و بینش فیزیکی ، ما را در فهم عاشورا و کربلا محدود می‌کند به دهمین روز محرم 61 هجری و قطعه زمینی در حوالی کوفه در عراق... و همین .
 
حال آنکه برای اهل معرفت، عاشورا همه تاریخ است و کربلا به اندازه همه زمین گسترده است و میدان عمل دارد لذا به جرات می توان گفت، چهاردیواری دانستن حرم سیدالشهدا - با همه عظمتش - کوچک کردن کربلاست، کوچک کردن همه زمین است در یک مکان محدود، کوچک کردن زمان است در همان زمین محدود، حال آن که «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» همه زمین و همه زمان را به حسینی شدن دعوت می کند؛ یعنی، کربلا، شناسه و شناسنامه و تکلیف همه زمین است، چنان که همه برگ های تقویم تاریخ باید به «عاشورا» مزین باشد، که اگر نه این باشد، کفران نعمت حسین(ع) خواهد بود.
 
 کربلا را باید مثل شهدا فهمید
 
براین باور، حرم حضرت سیدالشهدا - با همه عظمتش - فقط «یک سنگ نشان است که ره گم نشود» و الا باید احرام بست زیارت خود مولا حسین(علیه السلام) را و در تماشای انوار خورشید جمالش معرفت آموخت و دریافت این حقیقت را که کربلا، چارچوب رفتاری است و مکتبی که در آن سبک زندگی را تعلیم می کنند، پس برای زیارت آن فراتر از مناسک باید پی‌جوی معارف بود.
 
معارفی که سبک زندگی حسینی را از دیگر سبک ها تمیز می دهد و همه عاشقان را به این عارف می کند که کربلا، نه حرم و بین  الحرمین - با همه عظمتش - بلکه خود اباعبدا... است با همه گستره معرفتی و سعه وجودی آن حضرت.
 
کربلا، یعنی عباس - علیه السلام - با همه غیرت و قدرت و وفا و معرفتش، یعنی زینب - سلام  ا... علیها - با همه جلال و عظمتش، یعنی اکبر، علی اکبر(ع)، با همه زیبایی های پیامبرگونه اش، یعنی اصغر، علی اصغر(ع) که بزرگی اش را تاریخ به احترام گواهی می کند.
 
کربلا یعنی جایی که جور جولان نداشته باشد ؛ کربلا یعنی احیای معروف و حقیقت، یعنی صداقت، یعنی ولایت، یعنی شهادت. کربلای چهاردیواری، حتی حرمش - با همه عظمتی که دارد - همان سنگ نشان است، مثل کعبه، و الا اهل معرفت، پی یار می‌گردند، چنان که مولامان و مولای کونین، حضرت امام حسین(ع) روز هشتم ذی الحجه، حج را ناتمام گذاشت، تا از خانه خدا به سوی حضرت خداوند راهی شود آن هم در برابر چشمان بسیاری از ظاهربینان که شاید او را به خاطر حج ناتمام به پرسش می کشیدند، حال آن که آن سال، فقط حج کسانی تمام و کامل شد که با حسین(ع) به کربلا آمدند و حج همه آنانی که در مکه ماندند و به منا شدند و قربانی کردند و سر تراشیدند ناتمام ماند که وقتی از حجت خدا، سر می‌برند، سر تراشیدن، هرچه باشد، حق نیست.
 
حق همان بود که مولا اباعبدا...(ع) به انجام رسانیدند، حق همان بود که کاروان کربلا، به خون آن را بر دل تاریخ نوشتند، کعبه اما - با همه عظمتش - یک سنگ نشان بود که ره گم نشود، اما دریغ که بسیاری راه را نیافتند یا یافتند و پس از چند صباحی، گم کردند و حتی تا کربلا هم آمدند، تا شب عاشورا هم با امام نماز بخوانند، اما در صبح امتحان جایشان خالی ماند، تا حج‌شان برای همیشه ناتمام بماند و ایمانشان نیز در رهگذار توفان عافیت‌خواهی قرار بگیرد و هویتشان به حضیض ذلت منتهی شود.
 
آری آنان به کربلا رسیدند اما کربلایی نشدند! اما بودند و هستند در طول تاریخ مردمانی که پایشان به کربلا نرسید اما کربلایی شدند همچون صدها هزار شهیدی که کربلا را ندیدند اما بر صراط مستقیم اباعبدالله حرکت کردند و نام خود را به عنوان هفتاد و سومین نفر، به ثبت خون رساندند . کربلا را ، عاشورا را باید مثل شهیدان فهمید....
 
غلامرضا بنی اسدی- تابناک خراسان رضوی
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
مصطفی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۷
سلام بدون کم وکاست حق مطلب را فرمو دید خدا به شما اجر بده
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار