کد خبر: ۱۴۴۸۵۹
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۵ 15 December 2015
تعزيه عاشورا با صداي شيون كودكان يتيم و شعله هاي بر افروخته در آسمان ادامه پيدا مي كند ، تا آنجا كه تماشگر خود را در وسط معركه كربلا مي بيند و ناخودآگاه با چشمان خيس یکپارچه زبان بر دشنام شمر میانه میدان می گشاید.اما شمر تعزيه ما كه شمر نيست...

نعره ، نعره شيطاني و جهنمي قاتل بشريت و حريت است كه در ميدان تعزيه مي پيچد چنانكه تماشاگر غرق در اندوه و مصيبت مي شود و هيچ كس فكر نمي كند كه اين تلاش یک بازيگر در راستای بازسازي قساوت قلبي است كه در تاریخ نسبت به حسين و خاندان او شده است.

دوستي مي گفت :در يكي از شهرهاي شمالي ايران ، وسط تعزيه ، درست آنجايي كه در قتلگاه شمر شمشير خود را بالا مي آورد تا سر مبارك نوه رسوا خدا را از تن جدا كند به ناگاه فردي درشت هيكل همچون شيري آشفته و با چشماني گريان به وسط صحنه آمد و شمشير را از دست بازيگر گرفت ، او را بلند كرد و بر زمين كوبيد. فاجعه ، فاجعه عظيمي است كه هنوز هم بعد از هزار و 400 سال زمين و آسمان براي آن عزادار است.

اجراي تعزيه در لحظه لحظه آن تلاشي است كه هدف انان تداعي و بازآفريني گوشه اي از مصيبت حادثه غم باركربلاست .مصيبتي كه گذشت و اسلام را تا ابد سياه پوش كج فهمي و ناداني عده اي شبه مسلمانان كرد.

حال بعد از قرنها سنت تعزيه خواني به لطف هنرمندان چيره دست كه بي شك مهر و تائید اباعبداا.. در دلهایشان بيداد مي كند باعث ظهور هنری ارزشمند در راه اشاعه فرهنگ عاشوراي است.

وراي تمام سخنان گفته شده از ماجراي شبيه خواني بايد گوشه چشمي هم به دل اين شمر ساختگي ميدان تعزيه داشته باشيم . بازيگري كه بعد از عمري سينه زني و نوكري در خيمه امام حسين(ع) امروز بنا به وظيفه هنري خود لباس قرمز شمر به تن كرده است و در روز عاشورا و در وسط ميدان تعزيه ، عباس را به هماوردي مي خواند. در زير اين لباس كفر و ناداني ، باطني نهفته است كه حتي تصور گفتن ديالوگ "حسين خود را به كشتن خواهي داد" هم برایش بغض آور است. اما هنر اسلامی ایجاب می کند تا از این ظرافت برای کاشت بذری عاشورایی در ميدان تعزيه استفاده کند.

صداي موسيقي عاشورا گوش شمر میدان تعزیه را نوازش مي دهد. در دلش هئيتي برپاست .

حسين مشغول وداع با عباس است و بازيگر شمشر همچون ساير تماشاگران در گوشه اي از ميدان تعزيه مشغول ريختن اشك. شمر شمشير خود را بالا مي برد و حسين در ميدان قتلگاه بر زمين مي افتد.يك تناقض ناهمگون از دلي گريان و صورتي خروشان به تصوير کشیده مي شود .

تعزيه تمام مي شود و علاوه بر شمر تاريخ ، شمر میدان تعزيه ما نيز از لعن و فحش تماشاگر بی نصیب نمی ماند. اما كسي باز هم از دل تعزيه خوان شمر داستان و گذر محرم هر ساله او خبری ندارد.
جواد آریانی/ تابناک رضوی

اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
برادران
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۴
ممنون از قلم و ذهن روشن نویسنده که توجه ما را هم به این موضوع جلب نمود .
بصیری پور
|
Germany
|
۱۹:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۴
بسیار دقیق و ریزبینانه به این نکته حساس اشاره شده است.
آفرین
بهمن اميني
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۵
تركيب ادبي اين نوشته با رئاليسم جاري در نمايش هاي هنري عاشورايي كاملا مطابقت دارد.گويي نويسنده خود را در لباس شمر تعزيه ترسيم كرده است و با مردم درد دل مي كند.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار