به گزارش تابناک و به نقل از شهرآرا،حوادث شارلی ابدو ، راهافتادن کمپینهای مختلفی علیه اسلام و تقویت جریان اسلامهراسی رویکردی است که چند روز اخیر، جریان استکبار بهشدت آن را دنبال میکند تا همه جریانات اسلامی را با عنوان اسلام طالبانی و داعشی طرد کرده و اسلام مدنظر خود را القا کند.
حوادث شارلی ابدو ، راهافتادن کمپینهای مختلفی علیه اسلام و تقویت جریان اسلامهراسی رویکردی است که چند روز اخیر، جریان استکبار بهشدت آن را دنبال میکند تا همه جریانات اسلامی را با عنوان اسلام طالبانی و داعشی طرد کرده و اسلام مدنظر خود را القا کند. در این نوشتار به بررسی نامه رهبری معظم انقلاب و اهداف نگارش آن میپردازیم.انقلاب اسلامی ایران از زمان تاسیس، هدف اصلی خود را نفی دو تفکر غالب در شرق و غرب قرار داد و مبارزه با استکبار و دفاع از مظلومان را بر خود واجب دانست. نگاه امام راحل به غرب و شرق نگاهی مبارزهگرایانه با حکومتهای طاغوت و روشنگر در برابر مردمانشان بود. برایناساس رویکرد غرب نیز پس از فروپاشی شوروی رویکرد نظام تکقطبی و مبارزه با اسلام ناب بود.
اما این بار چند روز قبل از اقدام تروریستی گروه القاعده علیه نشریه شارلی ابدو، خانواده پرنفوذ روچلید صهیونیستی، نشریه کاریکاتوری موهن علیه ادیان الهی را میخرند. در همین ایام گروهی با ورود به این نشریه ١٢ نفر از پرسنل و شهروندان فرانسوی را میکشند و با شعار ا...اکبر از اقدام خود خبر میدهند. در همین زمینه ناگهان افکار عمومی از این مسئله بر آشفت و نگاهها به سمت اسلام رادیکال و بنیادگرا سوق پیدا کرد. هر روز عدهای با اینکه اسلام دین کشتار و قتل است، تصاویر منتشرشده داعش در عراق و سوریه را بهعنوان ادله خود معرفی میکردند. مردم غرب نیز بدون توجه به تفاوت اسلام داعشیآمریکایی و اسلام ناب هر دو را با یک چوب هدف قرار داده و پس از انتشار کاریکاتور موهن نشریه شارلی ابدو علیه مسلمانان به جمع کمپین «من شارلی هستم» پیوستند.
بر همین اساس رهبر معظم انقلاب که فارغ از رهبری جمهوری اسلامی ایران، رهبری نظام فکری انقلاب اسلامی را نیز برعهده دارد با بصیرت تمام، نامهای کامل و دقیق به جوانان غربی نوشت تا بدین وسیله افکار عمومی جهان را با تبعات اسلامهراسی آشنا کند. ایشان ضمن بررسی سابقه غرب و نقض آشکار حقوق بشر در این نامه چند رویکرد مهم را دنبال کردند:
الف) استفاده از رویکرد تهاجمی
ایشان غرب را مظهر ابتدایی و اولیه بدبختی و نقض آشکار حقوق بشر برشمرد و به موضوع مذهب، سیاهپوستان و... اشاره کردند. همین مسئله کافی است تا هر خواننده بیتعصبی، با مطالعه تاریخ یکصد سال اخیر غرب، آن را با شعارهای آنان مقایسه کند و بفهمد جریان مستکبر غرب هیچ تناسبی با شعارهای خود نداشته و ندارد. در واقع رهبر معظم انقلاب در ابتدا سعی کرد که در حالت تدافعی به موضوع شارلی ابدو پاسخ ندهد؛ بلکه با استفاده از سابقه سیاه غرب بر آن بود تا تاریخ دولتمردان مستکبر غرب را در ذهن جوانان زنده کند.
ب) تردید در دادههای رسانهها
ایشان با بیان سوالات مختلف و اعلام مسائل گوناگون، به دادههای غلط اتاق فکر استعمار در مدیریت افکار عمومی را تردید کرده و حملهای دقیق و منطقی به آن کرد. رهبر معظم انقلاب اساس اسلام را با فهمهای کارشناسان آن چنان موشکافانه مطرح ساخت که مسئله قضاوت بدون اطلاع یعنی نقض آشکار حقوق انسانی و حمایت از ظالم و رد دفاع از مظلوم را در میان مخاطبان خود به وجود آورد.
ج) دیپلماسی عمومی
یکی دیگر از اقدامهای رهبری در این نامه استفاده از دیپلماسی عمومی و مدیریت جوامع است. ایشان فارغ از جایگاه رهبری در جغرافیای سیاسی جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان یک رهبر دینی و انقلابی مخاطب خود را جوانان و افراد فعالی دانست که ذهن پویا و نکتهسنجشان میتواند به سوی پرسشگری و کسب علم سوق پیدا کند و در نتیجه با این روش هدف اصلی اسلامهراسی را بزداید. ارجاع جوانان به قرآن توسط رهبری نیز در همین زمینه قرار دارد.
فرجام سخن
رهبر معظم انقلاب، راهبردی را در پیش گرفت که میتواند فارغ از مسائل سیاسی استفاده دقیق از جمعیت یکمیلیاردی مسلمان کرده و آنان را مبلغ اسلام ناب کند. در واقع این نامه در بردارنده حقیقتی است که هر مسلمان از هر مذهبی در سراسر جهان میتواند به آن استناد کرده و فشار اسلامهراسی را از دوش خود کم کند تا جایی که با استفاده از روحیه جوانان، آنان را بهسمت جستجوی حقایق سوق دهد.