![](/files/fa/news/1394/9/30/84889_959.jpg)
2 سال از انتخابات ریاست جمهوری و 4 سال از آخرین انتخابات مجلس میگذرد و باز در مقطعی قرار گرفته ایم که قرار است با مراجعه به رای ملت که به گفته بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی میزان تعیین تکلیف امور کشور است؛ برای مجلسی که در راس امور قرار دارد نمایندگانی از مردم برای 4 سال بعد انتخاب شوند.
شایسته است که بارها کلام حضرت امام، آیت الله خمینی(ره) را در ذهن خود تکرار کنیم که « مجلس در راس امور است»... مجلسی که در راس امور باشد قاعدتا نمایندگان آن هم باید بتوانند همراه با شان مجلس در راس امور بایستند.
وظیفه قانون گذاری نه کم است و نه باید به سادگی از این حق مردم که به نمایندگان مردم در مجلس تفویض شده است گذشت. هر چند سایر قوا در کشور وظایف خطیر و حیاتیای بر عهده دارند اما باید گفت که این قوا موظفند در چارچوب قانونی که مجلس به عنوان نماینده مردم و در راستای خواست و منافع ملی تصویب می کند، فعالیت کنند و قوه قضاییه نیز باید مواردی را در همه شئون کشور بازخواست کند که در تضاد با قانون مصوب نمایندگان مردم و علی القاعده در تضاد با منافع ملی نباشد.
قوه ی مجریه نیز نمیتواند به دلخواه خود و خارج از چارچوب قانون حرکت کند، قانونی که بر کشور حاکم است تجلی خواست و منافع ملت ایران است که از بالاترین مقامات تا ساده ترین فرد باید در چارچوب آن قرار گیرند.
همچنین همانطور که رعایت حرمت مسجد بر عهده متولی آن است، مجلس نیز باید متولیانی دانا و عالم داشته باشد که حرمت، حق و جایگاه مجلس را پاسداری کنند.
اما در مورد انتخابات مجلس با توجه به تاکید و فرمایشات بزرگان دینی، علمی و اجتماعی، اگر بخواهیم به موضوع کمی دقیقتر نگاه کنیم متوجه میشویم احترام به آرای مردم و منافع ملی مسئلهای است که بیشتر در حاشیه قرار گرفته و ورود برخی افراد به مجلس، به رقابتی نه در راستای احساس وظیفه و انجام خدمت برای منافع ملی و اعتلاای ایران اسلامی، بلکه به آوردگاهی برای زورآزمایی گروههای سیاسی و بعضا اقتصادی تبدیل شده است.
معمول است؛ افرادی که به عنوان نماینده انتخاب میشوند باید در شان مردم بزرگ ایران باشند و با دغدغههایی غیر از خود، اقوام، خویشان و گروههای خاص به مجلس بروند که این موضوع با اهمیت گاهی در هیاهو و غوغاسالاری و هجمه تبلیغاتی تمامیت خواهان زورمدار، فراموش شده و دیده نمیشوند .
آنهایی هم که میخواهند به هر قیمتی در تعیین سرنوشت ملت نقشی داشته باشند، هر چند با نیت خیر مسیر خود را شروع کردهاند، اما به ناچار در دام حامیانی می افتند که در ازای حمایتهای میلیاردی مالی با پولهایی نه چندان تمیز، انتظارات بیشماری برای انتفاع شخصی و گروهی از منافع ملی پس از ورود نماینده حمایت شده (از انتصابات در پست ها و شرکت ها گرفته تا اخذ مجوزهای رانتی و ...) به مجلس خواهند داشت.
متاسفانه در ادوار اخیر از طرف برخی افراد و گروهها شاهد رفتارها، شعارها و کردارهای کماندیشانه و عوام فریبانهای بودهایم که متضمن مفاهیم پیشگفته، بوده و امروز مردم آثار آن را با پوست و گوشت خود احساس میکنند.
آیا به این فکر کردهایم چرا چند دهه شعارهای زیبای مبارزه با رانت و فساد، نتیجه ای جز بزرگتر شدن عددهای اختلاس نداشتهاند!؟ البته ضمن ابزار احترام به همه مدیران متخصص و متعهدی که امانت مردم بزرگوار ایران را با جان و دل پاس میدارند ... چرا علیرغم برگزاری همایشها و کنگره های بزرگ عدالت در اقتصاد و بهبود مدیریت و جشنوارههای تقدیر از مدیران کارآمد و برتر دولتی و عمومی شاهد نارکارآمدی فزاینده در امور کشور در سالهای گذشته بودهایم؟!
به نظر نمیر سد آنان که دل در گرو ایران و آبادی، آبادانی و سربلندی و عزت این مرز و بوم داشته باشند خود را مجاز به کارهایی بدانند که ذرهای در حرکت ایران اسلامی به سوی رشد و اعتلا انحراف ایجاد شود.
قاعدتا آنهایی دغدغه این کشور را دارند و خواهند داشت که آینده خوب خود را در میان آینده خوب مردم ایران بسازند، رفاه و امنیت خود را در میان مردم ایران ببینند و فرزندان و آیندگان خود را با قدمهایی محکم و استوار بر روی خاک این مرز و بوم تصور نمایند. نه آنانکه زندگی خود را در آنسوی مرزها ترسیم نموده و فقط کسب و کار خود را در ایران شکل دهند و داعیه دغدغه منافع ایران را سر دهند.
آیا زمان آن نرسیده است که برای رسیدن به چشماندازی که نقطه امید مردم شریف ایران است، حول محور منافع ملی و نه منافع خاص و گروهی و ... وحدت کنیم و از شعار زدگیهایی که تا کنون نتیجه ای جز کمرنگتر شدن نقش و حسن نیت نمایندگان (بدلیل اقدامات عدهای خاص) در اذهان مردم نداشته است، دوری کنیم.
آیا برای مطلع شدن از نیت نامزدهای نمایندگی، صرفا حمایت گروههای سیاسی و تایید مراجع حکومتی کافی است، آیا صرف تبلیغات و توزیع تراکت و هزینههای میلیاردی میتوان به صالح بودن یک فرد برای نمایندگی صحه گذاشت، آیا قصد تلاش افراد برای حرکت در جهت منافع ملی را میتوان از رفتار تبلیغاتی وی دریافت.
به گفته بسیاری از بزرگان، به نظر میرسد رزومه افراد بهترین نماد برای اثبات نحوه عملکرد آنهاست و چه خوب است مجلس فعلی و نمایندگان، در قالب یک وب سایت نقش خود را در سالهایی که در مجلس حضور داشته اند به عنوان بیلان عملکردیشان در جهت بهبود شرایط زندگی و منافع ملی کشور ارائه داده و نشان دهند لیاقت کرسیای را که به امانت گرفته بودند، با افتخار دارند.
ضمن اینکه شرایط نیز بهگونه ای ایجاد شود که دلسوزان عالم، متخصص و متعهد نیز بتوانند به گونهای شایسته، نظرات و توانمندیهای خود را به اذهان عرضه کنند تا انتخاب مردم به آنچه درست است نزدیکتر باشد تا به آنچه (به سبک انتخابات در کشورهایی مانند آمریکا) که مدنظر گروههای خاص دارای ابزار و تمکن اقتصادی و سیاسی است.
احراز صلاحیت یک فرد و اثبات صالح بودن آن امری نیست که صرفا مبین لیاقت یک فرد برای در دست گرفتن سرنوشت یک کشور، یک شهر، یک روستا، اداره و حتی یک شرکت باشد.
چه زیباست فرمایش مهندس فقید و بزرگوار شهید مصطفی چمران که بیان میفرمود: «میگویند تقوی از تخصص لازمتر است ، آن را میپذیرم. اما من می گویم آنکس که تخصص ندارد و کاری را میپذیرد، بی تقواست »؛ بنابراین پذیرفتن جایگاه و پستی که با سرنوشت حتی چند نفر ارتباط داشته باشد تا جایگاههای بزرگ دولتی و حکومتی، بدون داشتن توان و تخصص لازم در راستای جاری نمودن صلاح مردم و پاسداری از منافع ملی چیزی جز خیانت در امانت نیست.
مصلح بودن بسی فراتر از صالح بودن است، همانگونه که حضرت موسی (س) مدتها پس از مبعوث شدن، لیاقت یافت تا امامت امت خود برای راهبری و رساندن آنها به سعادت و کمال را در دست بگیرد.
یکی از انتظارات مبرهنی که مردم از نمایندگان خود دارند نظارت بر انتصابات و تقسیم پستها به گونه ای است که سرنوشت کشور در دست عدهای خاص قرار نگیرد و پس از اینکه کار از کار گذشت فریاد باید و نبایدها و افسوس و دریغها بلند نشود!
به نظر میرسد وقت آن رسیده باشد قانونی تصویب شود که هر مدیر منصوب شدهای با توجه به برنامه های بخشی حوزه مدیریتش، خود را متعهد به تحقق اهداف و در غیر آن مستحق پاسخگویی به اتهام خیانت در امانت بداند.
این روزها چیزی که برای مردم مسجل و مشخص شده است این است که صرفا اعتماد به ظاهر افراد و سخنرانیها، حضور در مجالس و اماکن و ...؛ ملاک خوبی برای قضاوت در مورد نیت،کارآمدی و خوبی افراد نیست و پاکدستی و داشتن دغدغه و عزتمندی مردم، بهترین گواه برای متخلق بودن به اخلاق دینی، اسلامی ، اعتقاد به مقدسات و حدود حرام و حلال الهی است.
رفتار عالمانه را تنها میتوان از عالم و متخصص انتظار داشت و این رفتار عالمانه تنها در سایه تعهد ممکن است که چه بسا عالمانی که رفتاری خلاف آموزههایی که فراگرفته اند، دارند. در عین حال نمی توان گفت که عملکرد اتفاقی میتواند مبین عالمیت عامل آن باشد چرا که رفتار عالمانه رفتاری است که متکی بر آگاهی و دانایی باشد و حساب شده و با انتظار نتیجه مشخص واقع شود.
علیرضا الفت