وی با تاکید بر لزوم مبادله عادلانه و گوشزد کردن تبادل غیرعادلانه و سرد، عنوان کرد: مبادلات زندگی باید عادلانه باشد. در حالی که روانشناسان والدین را به تعامل گرم و غیرعادلانه دعوت میکنند.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی گفت: روانشناسان میگویند والدین باید دوست فرزند خود باشند در حالی که این اقدام سبب میشود برخی از هنجارهای نقش پدری و مادری در قالب نقش یک دوست نادیده گرفته شود.
وی رازداری را یکی از هنجارهای دوست دانست و خاطرنشان کرد: یک دوست طبق هنجارهای دوستی جامعه، رازدار دوستش است. حتی زمانی که این دوستی به پایان رسد. اما پدر باید مراقب فرزندش باشد و از سقوط وی جلوگیری کند.
اورعی با بیان اینکه در صورت نبود امکانات هر فردی میتواند طبق احساسات شخصی خویش فعالیتی در جهت بهبود شرایط جامعه انجام دهد، تصریح کرد: اگر امکاناتی که در خدمت روانشناسان تعامل گرایانه است، را داشته باشیم به طوری که هنجارهای جامعه متعادل باشد، مشکل تبادلات غیرعادلانه جامعه حل میشود.
وی با اشاره به اینکه تعامل گرم الگوی بایسته جامعه است، تصریح کرد: تعامل گرم برای جامعه حکم درمان را دارد اما باید در چارچوب عادلانه این تعاملات شکل گیرد.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی در خصوص نوع خدمترسانی والدین به فرزندان تصریح کرد: در گذشته نسبت فرزند به والدین خدمترسانی بود. در حالی که در شرایط کنونی نیز والدین را تشویق به خدمترسانی میکنند به صورتی که این خدمترسانی کاملا یک طرفه شده است.
وی اقدامات چند سال اخیر رسانه عمومی را ناچیز دانست و گفت: حداقل 30 سال است که پیامهایی در خصوص نقض خدمترسانی یک طرفه به فرزندان در رسانه گفتاری و شنیداری کشور وجود دارد اما چیزی را بهبود نبخشیده است زیرا در مقیاس خرد کار شده و نمیخواهند به جمعبندی کلی برسند.
اورعی تراکم اینچنین پیامهایی را موجب خودسر شدن فرزندان خواند و افزود: تراکم این آموزشها موجب رعایت هنجارهای کوتاهمدت شده و درحال حاضر به دورهای رسیدهایم که والدین میگویند در عمل ما همیشه خدمت کننده بودیم و هیچگونه مبادلهای صورت نگرفته است.
وی بر لزوم توجه به تعادل در روابط تاکید کرد و تصریح کرد: تعامل گرم برای جامعه درمان است اما در صورتی که مبادلهها عادلانه باشند، قابلیت تداوم و فراگیر بودن دارند و برای بازآفرینی مجدد جامعه باید مروج تعاملات گرم در چارچوب عادلانه باشیم.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی با بیان اینکه همه انسانها صرفا انتظار دارند تا نیازهای اساسی توسط دیگران رفع شود، عنوان کرد: نیازهای اساسی انسانها تولیدکننده انگیزه است اما درحال حاضر تبدیل به انتظار از دیگران شده است.
وی اظهار کرد: جوان امروز ایرانی دولت، دیگران، والدین و... را تولید کننده نیاز اساسی خود میداند و میگوید تنها در جهت رفاه بیشتر باید کار کرد و این تفکر به عنوان ایده همگانی شکل گرفته است.
اورعی ادامه داد: فرزند باید بپذیرد در یک مبادله قرار گرفته و نباید تصور داشته باشد والدین و دیگران تماما درحال فداکاری و ایثار هستند.
وی با بیان اینکه اگر یک طرف همیشه در حال فداکاری بود، دیگر دعوایی وجود نداشت، بیان کرد: در ادارات کارمندان فکر میکنند اگر کار اربابرجوع را راه بیاندازند، نشان دهنده خوب بودن آنهاست و در صورت عدم کمک دچار عذاب وجدان نمیشوند.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی تعاملات عادلانه را اقدامی جدید در جامعه خواند و افزود: تعامل عادلانه با وجود نابرابریهای موجود در جامعه کاملا جدید خواهد بود.
وی با بیان اینکه تعادلبخشی به بخشهایی از جامعه نشدنی است، خاطرنشان کرد: زندگی یک مبادله عادلانه است و گذشت و فداکاری افراد جز قواعد نیست زیرا همه آدمها نمیتوانند دائما در حال گذشت باشند.
اورعی بیان کرد: گفتوگو به معنی غلبه و تسلیم نیست بلکه پایان آن توافق دوجانبه قرار میگیرد و اگر هم توافقی نباشد، به هیچ عنوان قانع کردن وجود ندارد زیرا در صورتی که مردم بخواهند مبانی خودشان را به دیگران القا کنند، مشکلات جامعه حل نشدنی باقی میماند.
وی جامعه چندفرهنگی را سالمتر از جامعه تکفرهنگی درحال جنگ دانست و گفت: هر فرهنگی میتواند نسل خود را جامعه پذیرکند و به تداوم نیمه فرهنگ و یا خرده فرهنگش مطمئن باشد در حالی که در شرایط کنونی چون هنجاری منتقل نمیشود، درنهایت پشیمانی افراد را درپی خواهد داشت.
اورعی ترویج تعامل عادلانه را در جامعه سالم، آسان دانست و گفت: تعامل گرم عادلانه به این معنی است که هم صمیمیت و هم عدالت در آن وجود دارد. در حالی که در جامعه بیمار کنونی با اجرایی کردن هر یک از دو مورد صمیمیت و عدالت دیگری نادیده گرفته میشود.
وی اساس زندگی اجتماعی را تعامل گرم عادلانه خواند و عنوان کرد: نمیشود زندگی اجتماعی براساس تعامل گرم نابرابر شکل بگیرد زیرا به این معناست یک عده دائما در حال بخشش باشند.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی تصریح کرد: در حال حاضر فرزندان طوری تربیت میشوند که نیازهایشان تبدیل به انتظار از دیگران شده و در صورت نرسیدن به نیازهایش دچار مشکل میشود.