کد خبر: ۲۷۵۰۸
تاریخ انتشار: ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۹:۲۷ 25 April 2015
رسانه هاي غربي چه نگاهي به دستور لغو تحويل سامانه دفاع موشكي به ايران داشتند؟

بمب خبري تعبيري بود که «دويچه وله» براي خبر لغو ممنوعيت انتقال سامانه دفاع موشکي اس 300 به ايران برگزيده بود. همان طور که از ترجمه فارسي نام اين خبرگزاري برمي آيد، اين «موج آلماني» درباره خبر اس 300 گوياي همه چيز بود؛ اما چرا اين رسانه ها قصد داشتند که از اين رويداد يک بمب خبري بسازند؟
    
رسانه ها در ميان همه رويدادهايي که در گوشه و کنار دنيا رخ مي دهد، واقعيت هاي مورد نظرشان را انتخاب مي کنند، از اين واقعيت ها عکس مي گيرند و آنها را در چارچوب و قاب مورد نظرشان براي مخاطب به تماشا مي گذارند. نظريه «چارچوب سازي رسانه ها» تلاش مي کند اين اتفاق رايج در رسانه ها را تشريح کند و بگويد که آنها پا را از اين فراتر گذاشته اند که به مخاطب بگويند به چه فکر کند. رسانه ها حتي چگونه ديدن و فکر کردن را هم براي مخاطب تعيين مي کنند.
    
فرمان لغو ممنوعيت انتقال اس 300 به ايرا ن از سوي رئيس جمهور روسيه بازتاب بسياري در رسانه هاي جهان پيدا کرد و در ادامه، نقد ها و گزارش هاي بسياري درباره آن منتشر شد؛ پوشش خبري اين رويداد از زاويه چارچوب سازي رسانه ها قابل تحليل است.
    
    
هميشه پاي «مذاکرات» در ميان است
    
يکي از محورهاي مهم در اين پوشش رسانه اي مربوط ساختن اين خبر با بيانيه لوزان است طوري که به مخاطب القا شود خبرهاي اوليه يک توافق و دستيابي ايران به تفاهم با 1+5 موجب تجهيز ايران به موشک هاي مدرن مي شود.
    
دويچه وله با تيتري از صحبت هاي رئيس ستاد مشترک ارتش آمريکا اين گونه به اين موضوع پرداخت: «هشدار ژنرال دمپسي: گزينه نظامي عليه ايران همچنان پابرجاست» گزينه نظامي واژه اي آشنا در صحبت هاي مقامات آمريکا درباره ايران است و اين خبرگزاري در پاراگراف اول اين خبر از تسليحات هسته اي ايران صحبت مي کند تا اين پازل معنايي تکميل شود. هرچند در واقع ارتباط لغو ممنوعيت انتقال اس 300 به ايران را نمي توان با مذاکرات هسته اي بي ارتباط دانست و در يک نگاه کلي سناريوهايي در اين باره مطرح است، اما به نظر مي رسد گزارش هايي از اين دست با سوگيري خاص خود به دنبال چارچوب سازي براي افکار عمومي است.
    
بي.سي.سي نيز با همين رويکرد بيانيه وزير اطلاعات رژيم صهيونيستي را با اين تيتر گزارش کرد: «اسرائيل: لغو ممنوعيت فروش اس ۳۰۰ نتيجه تفاهم لوزان است». اين تيتر را تقريبا در قريب به اتفاق رسانه هاي غربي مي توان ديد. اين بنگاه خبري در تحليلي با اين عنوان که «چرا پوتين ممنوعيت تحويل اس ۳۰۰ به ايران را لغو کرد؟» به بررسي زواياي مختلف اين اقدام مي پردازد و در نهايت ارتباط اين تصميم با تفاهم لوزان را تبيين مي کند تا به نوعي افکار عمومي را متوجه خطرات احتمالي توافق جامع با ايران، براي تجهيز بيشتر تهران به تسليحات نظامي کند. اين رويکرد در اخبار مرتبط با اين موضوع تا جايي ديده مي شود که صداي آمريکا چنين تيتري را براي خبر يکي از سخنراني هاي رئيس جمهور روسيه انتخاب مي کند: «دفاع پوتين از فروش اس ۳۰۰ به ايران پيش از آغاز دور جديد مذاکرات اتمي» بخش دوم تيتر بدرستي مي کوشد تا اين ارتباط را تقويت کند. اين رسانه با ارائه اين تحليل که «ايران قصد دارد از تخفيف يافتن تحريم ها براي خريد سلاح استفاده کند، نه بهبود وضعيت معيشتي مردم آن کشور» افق مذاکرات را نگران کننده نشان مي دهد.
    
    
فضاسازي هاي غير فني
    
يکي ديگر از محورهايي که در همين زمينه از سوي اين رسانه ها پيگيري مي شد، عواقب انتقال اين موشک به ايران بود. در حالي که يک جستجوي ساده نشان مي داد سامانه موشکي اس 300 يک سامانه دفاعي است و نه تهاجمي؛ اما خبرها به تشديد نگراني ها از تجهيز ايران به اين موشک در شرايط کنوني و ناآرامي هاي منطقه اي اشاره داشت. بي.بي.سي اين رويکرد را در پوشش خبر تماس تلفني نتانياهو با پوتين در پيش گرفت و چند بار از به خطر افتادن «امنيت اسرائيل» سخن گفت.
    
دويچه وله هم با تيتر «پيامدهاي فرامنطقه اي تحويل موشک هاي اس ۳۰۰ به ايران» که براي يکي از گزارش هاي خود در اين باره انتخاب کرد، علاوه بر اشاره به برهم خوردن موازنه قدرت در منطقه سعي کرد ابعاد فرامنطقه اي به اين موضوع دهد. اين چارچوب تحليلي در حالي با لحن و شيوه ارائه اخبار به مخاطب و گنجاندن جزئيات خاص در خبر انتقال پيدا مي کند که بررسي پوشش هاي خبري گذشته اين رسانه ها نشان مي دهد همواره تشديد نگراني از پيشرفت هاي نظامي ايران در لايه هاي پنهان پوشش اخبار اين حوزه وجود داشته است.
    
ابهام سازي در سرنوشت اس 300
    
استفاده از «ابهام» در سرنوشت انتقال اين موشک ها به ايران و شرايط پس از آن نيز يکي از تکنيک هايي بود که در اين خبرها به کار گرفته شد تا عمليات رواني آنها را تکميل کند. اين رسانه ها در اين زمينه با کلي گويي و بيان ماهرانه برخي احتمالات، تجهيز ايران به اين سامانه دفاعي را در ذهن مخاطب مبهم و چند پهلو جلوه دادند تا اين پيام با برداشت هاي مختلفي روبه رو شود.
    
بي.بي.سي در اخبار خود از جملاتي با اين هدف استفاده کرده است. اين بنگاه خبري ضمن پوشش خبر بيانيه وزارت اطلاعات رژيم صهيونيستي از اين جملات استفاده مي کند: «گفته مي شد که ايران قصد داشت با خريد اين موشک ها، سپري دفاعي براي تاسيسات هسته اي خود ايجاد کند» دويچه وله نيز در حالي که در گفت وگو با کارشناسان اشاره مي کند اين موشک ها در شرايط جنگي مورد استفاده قرار نگرفته اند، اما از برخي احتمالات اين گونه سخن گفت: «موازنه جنگي در يمن هم مي تواند با استقرار اين سامانه به نفع ايران تغيير کند. در صورت استقرار ناوهاي ايران در اطراف يمن ديگر هواپيمايي قادر به حمله عليه آن نخواهد بود»؛ «کارشناسان نظامي روس پيش بيني مي کنند که ارتش ايران سامانه اس ۳۰۰ را در تنگه هرمز با اهداف تدافعي و تهاجمي مستقر مي کند و اهميت اين موضوع فراتر از دفاع ايران در مقابل تهديدات و حملات هوايي خواهد بود» اين ابهام سازي در خبرهاي ديگر نيز پيگيري شد تا با تحريک مخاطبان بدون ارائه تحليلي دقيق از آنها، به نگراني هاي احتمالي دامن زده شود.
    
همان طور که «موج آلماني» پيش بيني کرده بود اين رويداد قابليت تبديل به يک بمب خبري را داشت و اين رسانه هاي بين المللي بودند که اين بمب را ساختند. به نظر مي رسد بايد به اين مساله فکر کرد که چنين راهبردهايي نه تنها براي ساخت اين بمب خبري که شايد براي يک اتفاق بزرگ تر تمهيد شده باشند؛ اتفاقي در حد بيگ بنگ!
   

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار